Delay یک افکت است که گاهی echo نامیده می شود. همچنین گاهی با reverb اشتباه گرفته می شود. هر سه چیزهایی جداگانه هستند که با یادگیری مفهوم تاخیر روشن تر خواهند شد. همه عاشق delay هستند. این یکی از نخستین افکت هایی است که یک گیتاریست دنبال آن می رود. کودکان نخستین کاری که در سفر های خانوادگی به Grand Canyon انجام می دهند، ایستادن و فریاد زدن سلام است. سپس منتظر می مانند تا Grand Canyon پاسخ سلامشان را بدهد.
افزون بر زیبایی Delay و echo از آن ها می توان برای پر کردن تکنوازی کیبورد، ملودی گیتار یا هر چیز دیگری در میکس بهره برد. با برنامه ریزی و به کارگیری درست این افکت ها می توان شاهکار های بزرگی ساخت. اما کابوسی برای تازهکارانی است که روی هر چیزی delay می گذارند و با این اندیشه که زیباتر شده است. امروز میخواهیم تاریخچه کوتاه را پوشش بدهیم. آنچه این سه افکت را از هم جدا می کند را روشن کنیم و سپس به delay بپردازیم.
در پایان echo و reverb را یاد می گیرید. همچنین چگونه پارامتر ها را سفارشی کنید و پا را از preset ها فراتر بگذارید.
در آکادمی هنر یاد میگیرید که چگونه صدای آنها و هر صدای دیگر را بازآفرینی کنید یا delay سفارشی کنید و به چیز های تازه دست پیدا کنید. نخست چیز های پایه در موسیقی پوشش میدهیم. اگرچه آن ها در فیلم، بازی و دیگر چیزها کاربرد دارند.
افکت delay چیست؟
یک افکت صوتی مبتنی بر زمان است. همچنین پایهی افکتهای زمانی و phase است.
Delay بر اساس سرعت آهنگ می تواند با سیگنال کاری بکند که چند میلی ثانیه دیرتر آغاز بشود. این به خودی خود کاربردی ندارد. اگر سیگنال delay را روی بدون افکت بگذارید می توانید چیزهای زیبا و گوناگون بسازید.
این slapback delay نام دارد که در آن یک نمونه از سرچشمه تکرار می شود. با نگاهی گذرا به تاریخچه پیشرفت و چگونگی به وجود آمدن گونه های دیگر میتوانیم آن را بهتر یاد بگیریم.
تاریخچه delay
همه چیز در دوران سیم کشی آغاز شد. ایستگاه های رادیویی سیگنال را در سراسر شهر و شهرهای دیگر از با سیم های تلفن دریافت و می فرستادند. با دانستن فاصله این مدار بسته و انتخاب راه ها می توانستند اندازه میلی ثانیه را دستکاری کنند. درست مانند یک plugin پیچیده و قدیمی!
این به خاطر سیم های مسی تلفن بود. سیگنال های الکتریکی به خاطر مقاومت، کمی کند تر از سرعت نور در این سیم ها جابهجا می شوند. این کار به تلاش زیاد و به همکاری شرکت های تلفن نیاز داشت. زیرا زیرساخت ها از آن ها بود. اما در دهه 1920و با نوآوری هایی مانند نوار مغناطیسی مهندس های ضبط به روی کار آمدند.
Tape Delay مفهومی مشابه داشت. به جای سیم تلفن روی نوار مغناطیسی و سیستم حلقه به حلقه کار میکرد. ضبط ها دارای یک سر برای برداشت هستند که نوار را مغناطیسی میکند. سر پخش نوار برای گوش دادن و بازخوانی است. درست مانند نوارهای کاست و VCR که در کودکی آن ها را دیدهایم. اندازه delay با فاصلهی جابهجایی نوار دوم بین سر برداشت و پخش کنترل می شد.
نوآوران میکس سیستمهایی را برای مدار های بسته echo، کنترل سرعت نوار و چیزهای دیگر ساختند. پارامترهایی که اکنون در plugin ها و پردازنده های سخت افزاری می بینیم کار این استادان را همانندسازی می کنند. البته روش های دیگری مانند delay قوطی روغن وجود داشته و دارد. پردازندههای آنالوگ از solid-state delay بهره می برند که سیگنال را کپی میکند. سپس آن را موازی و از خازنها و ترانزیستورها رد می کند تا سرعت آن را کاهش دهد و چند میلیثانیه افزوده شود. اکنون پردازندههای digital delay line (DDL) داریم. امروزه نمونههای آنالوگ را میتوان در چیز های کوچکی مانند پدال گیتار جا داد:
چگونگی دستیابی به delay به یادگیری چیستی آن کمک می کند. اما افکت های زمانی دیگر که به delay وابسته هستند چطور؟
تفاوت بین Delay، Echo و Reverb چیست؟
همان گونه که گفتیم delay یک بار تکرار سیگنال پس از سرچشمه است که پس از مدت زمان معینی (چند میلی ثانیه) پخش می شود. خیلی ها از آن با افکت echo یاد می کند. البته بهتر از مهندسان حرفه ای هستند که echo راdelay می گویند. کم تر سخنی از reverb شنیده می شود. در Echo چندین نمونه از صدای سرچشمه در بازه زمانی مشخص شنیده می شوند. همچنین صدا هر بار کم تر می شود و در پایان از بین می رود. همه می دانند echo چیست و اما هنوز هم خیلی ها آن را delay می نامند.
و در پایان به Reverb می رسیم که در این نوشته خیلی به آن نمی پردازیم. Reverb درست مانند echo است. فاصله بین echo ها بسیار کوچک تر است و بازتاب های بیش تری را می شنویم. همچنین برخلاف echo درست مانند صدای اصلی تکرار نمی شود و در فضا پخش است.
تصویر بالا آن را به خوبی روشن می کند. هر خط عمودی یک echo است. با هر اندازه delay یک خط به راست افزوده می شود. اما در echo 3 تا 10 خط به فاصله یکسان کنار هم هستند. Reverb اندازه صدا را رفته رفته کاهش می دهد.
انواع delay چیست؟
امروزه delay های زیادی مانند مدل ساده آن به کار گرفته می شوند. بیایید از همین کار را آغاز و با سه گونهی دیگر تمام کنیم. هر کسی مدل های دیگری را پیشنهاد می دهد که شمردن آن ها را سخت می کند. من همه آن ها را ترفندی در میکس به شمار می آورم.
Straight Delay
هیچ کس فکرش را نمی کرد که این مدل delay هنوز کاربرد داشته باشد اما من چند ماه پیش آن را در آهنگی از Beyonce شنیدم. خیلی از رپرها که هر روز به آن ها افزوده می شود این مدل پاسخگو را به کار می برند. Rick Ross نمونهای بارز است. پس از دوران Blues و Motown دوباره به آهنگ ها برگشته است.
Beyoncé هرگز پس از خواندن برای پاسخ نمی ایستد. البته در یکی از تک آهنگهای تازه او این مدل را برای بخش chorus به کار برد. گاهی آن را می شنوید و گاهی هم نه. زمان بندی Beyonce زیادی خوب بود که پس از آن فهمیدم یک delay ساده به کار گرفته شده بود. گروه سازنده Major Lazer در سبکهای Island و سبک Reggae کار میکنند. آن ها روی kick، hi-hat و دیگر سازهای کوبهای delay می گذارند.
اگر خوب گوش کنید آن را خواهید شنید. مانند gated reverb است که همه چیز دوباره بر میگردد.
Slapback Delay
سیگنال با چند میلی ثانیه دیرکرد یک بار دیگر بخش می شود. برای گیتار در Folk ، Country ، کلاسیک، و Blues به کار گرفته می شود. همه چیز را پیچیده و رویایی تر می کند. همچنین بدون دست بردن به سرچشمه صدا می تواند solo یا ملودی پر کند. این کار را رپرها دستی و در پایان هر گزاره با افزودن صدایشان انجام می دهند.
Doubling The Source
به جای برداشت دوم، از delay با زمان بسیار کوتاه 30 تا 100 میلی ثانیه بهره گرفته می شود. با کار روی phase و EQ می توانید سرچشمه را پر و بال دهید یا با pan سرچشمه به یک سو و delay به سوی دیگر افکت استریو بسازید.
Echoes & Reverb
Echo گونهای از مدار رفت و برگشتی بر پایهی straight delay است. این جا سیگنال delay در فاصله زمانی یکسان و با صدایی کم تر دوباره پخش می شود. Reverb مانند echo است. اما بازتاب های زیادی در بازه زمانی کوتاه پخش می شوند. این روزها Reverb با مجموعه ای از پردازنده های سخت افزاری و نرم افزاری و جداگانه به کار گرفته می شود.
ترفندهای delay در میکس
یک delay plugin نصب کنید. بیش تر نرم افزارهای ضبط یک plugin delay هم دارند. اینجا می گوییم که شما میدانید چگونه هر دو را به کار یا زود یاد بگیرید. وگرنه گیر خواهیم افتاد.
راه اندازی plugin delay
راهاندازی و به کار بردن delay در DAW با انداختن plugin روی یک ترک و انتخاب مدل delay آغاز می شود. اگر از Tempo برای هماهنگ سازی delay را روشن کرده باشید، خود DAW آن را به میلی ثانیه تبدیل می کند. وگرنه باید با مترنوم و ماشین حساب و کمک گرفتن از ریاضی آن را به دست می آوردید.
شما می توانید نت های 1/4 و 1/8 یا چیزهای دیگر مانند ping-pong triplet همراه pan چپ به راست آزمایش کنید. نام دیگر آن multi-tap delay است. سپس می توانید پارامتر feedback را برای تعداد echo دستکاری کنید.
شاید در plugin پارامترهای دیگری مانند pre-delay، tapehead، saturation داشته باشید. pre-delay می تواند فاصله زمانی بین سرچشمه و آغاز delay ایجاد کند. شما بدون نیاز به volume automation می تواند از پخش نخستین echo جلوگیری کنید. این می تواند از مبارزه echo با سرچشمه بر سر volume و بهتر شنیده شدن جلوگیری کند. tapehead و saturation گرما و کشش قرقره های نوار مغناطیسی قدیمی را همانندسازی می کنند.
در پایان گردانه dry/wet دارید. مانند گردانهیvolume برای delay نخستین است. سپس همهیecho ها برپایه آن تنظیم می شوند. کاربرد آن بر کسی پوشیده نیست اما اگر در میکس های پیشرفتهتر کاربردی ندارد.
Delay را در bus بگذارید
من دوست دارم سیگنال اصلی را به AUX یا Bus بفرستم. با این کار می توانید آن را به دلخواه میکس کنید. سپس همان pre-plugin، pre-fader، post-fader را در ترک نو کپی کنید. این گونه می توانید صدای افکت را از صدای سرچشمه جدا کنید. خوب این به چه کاری می آید؟ با این کار می توانید روی افکت ها دوباره افکت بگذارید! همچنین هرکدام به EQ های گوناگون نیاز دارند تا درون میکس و جای خودشان باشند.
Delay EQ
اگر در ترک اصلی delay بگذارید با دشواری هایی روبهرو خواهید شد. برای نابود کردن EQ ترک به چند Echo نیاز است؟ یکی هرچند هم که Volume کم باشد!
نمونه EQ برای Vocal Reverb:
با EQ کردن Bus دارای Delay می توانید تداخل آن با ترک سرچشمه و دیگر چیز های درون میکس بزرگ جلوگیری کنید. با پاک کردن فرکانس های خیلی بالا و پایین می توانید ترک سرچشمه را شفاف نگه دارید وdelay را به اندازه درست بشنوید.
روی پارامترها automation ببندید
Automation شگفتانگیز است و با کاربرد درستش می تواند حرفهایها را از تازهکارها جداکند. Automation همان برنامه ریزی کنترل گردانه و پارامترها در بازه زمانی است. این درون لایه ویژهی خودش انجام می شود و گاهی هم دستی با Pencil و ماوس کشیده می شود.
یکی از ترفند ها این است که High pass روی Echo بگذارید و آن را Automate کنید. این گونه هر بار صدا و شفافیت فرکانس های بالا پایین تر می آید. یا reverb را برای Echo های پایانی افزایش دهید تا گستره بیش تر و دوری را همانندسازی کنید. می توانید یک LFO را به echo های پسین بیافزاید.
هر کاری که بخواهید می توانید انجام دهید. بهترین راه برای یادگیری ترفندها خوب گوش دادن به آهنگ های دیگر و نترسیدن از آزمایش است.
Delay را کاهش دهید
ایرادی ندارد که بخواهید delay نقش مهمی در میکس بازی کند. اما نباید از شفافیت در میکس جلوگیری کند. یک ترفند این است که Compressor روی bus ببندید و به صدای خواننده side chain کنید.
بنابراین delay میتواند با صدای بلند پخش شود. اما با هر بار ورود خواننده به میکس، صدای delay خودکار کاهش مییابد.
اگر زیاده روی کنید میکس گرفته و ناشفاف می شود. چیزی مانند پمپاژ خواهید شنید. برخی از ژانرها مانند EDM این را روی Bass و Kick می گذارند. پیشنهاد می کنم نخست بدون و با delay را بررسی کنید. سپس اگر تفاوت بزرگی دیدید آن را به کار ببرید.
می توانید همهی افکت های ترک اصلی را این جا هم داشته باشید. مانند compression, gating, distortion. همچنین اگر بخواهید میتوانید post-plugin روی bus داشته باشید.
نکته: همیشه افکت زمانی را به جایی برسانید که خوب به چشم می آید. سپس آن را چند دسی بل کاهش دهید. مهم نیست که بلندگوهای مانیتورینگ یا هدفون شما چقدر خوب است. به هر روی در این کار زیاده روی خواهید کرد. زیرا تمام روز را در آنجا نشستید و شنیدید و نمی توانید همه چیز را از هم به خوبی جدا کنید. پس به خاطر شنونده چنین کنید!
نتیجهگیری:
Delay شاید یکی از بهترین افکت ها است. من از این بدم می آید که بگویم باید EQ و Compress کنید. اما هر کاری که می خواهید برای کشف چیزهای جدید و کاربرد بهینه delay انجام دهید. همیشه آن را در آهنگ ها خواهید شنید. مگر این که به Bluegrass یا Classical گوش بدهید. هر چند آن ها هم در تلاش برای ساختن طبیعی آن هستند! کار با delay را خوب یاد بگیرید و برای همیشه از آن بهرهمند شوید.