اگر شما هم مثل ما اهالی آکادمی هنر هستید، پس موسیقی بخش جدانشدنی زندگی شماست. و اگر بخوایم روراست باشیم بدون موسیقی همه ی ما در سکوت مطلق این دنیای پر آشوب گم میشدیم. موسیقی در هر فرهنگ (حتی خرده فرهنگ ها) وجود دارد. تحت تاثیر آن فرهنگ شکل میگیرد و بعد با حفظ بخش های کلیدی آن فرهنگ، تاثیر خودش رو میگذارد.
“موسیقی شفابخش است. موسیقی مردم را به حرکت درمیآود. انسان ها را به گونه ای به هم وصل میکند که هیچ مدیوم دیگری قادر به ایجاد این اتصال نیست. قلب را تکان میدهد و به عنوان یک دارو عمل میکند”
– مکلمور (Macklemore)
موسیقی، ماشین زمان
ما انسان ها با آهنگ تپش قلبمان به دنیا میاییم و این ضربان، این موسیقی تا آخرین ثانیه ی زندگی ما بزرگترین نشانهی زنده بودن ما است. موسیقی مثل یک ماشین زمان است، هیچ چیز مثل آهنگ نمیتواند شرایط فرهنگی یک بازه زمانی بخصوص را به ما نشان بدهد. زمان ساخت یک موسیقی، به سادگی با توجه کردن به زبان و اصطلاحات استفاده شده نمایان میشود و شما با توجه به کلام استفاده شده احتمالا میتوانید زمان ساخت آهنگ را به خوبی به یاد بیارید.
اشاره به ترند های فشن، تکنولوژی، غذاهای محبوب و سلبریتی ها در آهنگ ها از گویا ترین مثال های حمل فرهنگ توسط موسیقی هستند. آهنگ ها بخش های کلیدی فرهنگ ما را که امکان به فراموشی سپرده شدنشان کم نبود، جاودان میکنند.
موسیقی، یک معلم زبان تمام عیار
در زندگی، بعضی از اولین ارتباطاتی که طی آن ما مفهومی را منتقل یا دریافت کردیم از طریق موسیقی بود.مثل مادرانی که زمان بارداری برای فرزندشان آهنگ پخش میکنند یا آواز میخوانند. خیلی از ما لالایی های شیرین مادرانه وقت خواب را به یاد داریم. یک بخش بسیار مهم از فراگیری زبان توسط کودک موسیقی است. بیشتر والدین برای فرزندانشان اشعار کودکانه با مفاهیم مختلف میخوانند تا به فرزندشان زبان، شعر و آن مفهوم را آسانتر تر یاد بدهند.
به کودکی خودتون رجوع کنید، اولین بار چطور الفبا یاد گرفتید؟ احتمالش خیلی بالاست که معلم با ریتم آهنگینی الفبارا برای شما خوانده و شما آن را به خاطر سپردید. حتی اگر زبان دیگری را به جز زبان مادری یادگرفتید احتمال خیلی بالا وجود دارد که واژگان و الفبارو از طریق موسیقی دریافت کرده باشید.
موسیقی تکرار سرگرم کننده ای را که برای حافظه ی ما مفید است فراهم میکند یک بخش کلیدی از رشد هویت فرهنگی ما را تشکیل میدهد.
حتی شاید به زبانی غیر از زبان مادریتان صحبت نمیکنید؟ احتمال این وجود دارد که کلماتی از یک آهنگ را که به زبان دیگری است میدانید و حتی نمیدانید معنی آنها چیست. شاید اگر از شما بخواهند جملاتی را به زبان انگلیسی یا اسپانیایی حفظ کنید برای شما سخت باشد اما قطعا جملاتی از آهنگ هتل کالیفرنیا (Hotel California) و یا آهنگی از گروه جیپسی کینگز (Gipsy Kings) را به یاد دارید.
موسیقی، جوهره ی جشن
در هر فرهنگ در هرکجای دنیا با هر زبانی که باشید، تقریبا تمام لحظات جشن و مهمانی در زندگیتان با موسیقی گره خورده. جشن عروسی، تولد، کسب موفقیتی بخصوص و حتی وقتی از شادی در پوست خود نمیگنجید و میرقصید در ذهن خود موسیقی دارید. در فرهنگ های مختلف، به هنگام جشن تعطیلات سال نو در گوشه و کنار دنیا از موسیقی های متفاوتی بهره میبرند. و کشور های مختلف فستیوال های بزرگ و ایونت هایی بر محور جشن و پایکوبی دارند. همه ی این رویداد های فرهنگی یک پایه ی ثابت دارد؛ موسیقی.
موسیقی، در کمد لباس
اگر در خیابان های تهران قدم زده باشید متوجه میشوید که هر محله، هر منطقه با وجود متغیر هایی هرچند کوچک، فرهنگ بخصوص خودشان را دارند. در این میان کافیست تا به عنوان نمونه به قشر جوان توجه کنید.
هر بار که یک دسته جوان را کنار هم ببینید که لباس های شبیه به هم پوشیدند شانس این مسئله که موسیقی های شبیه به هم گوش کنند هم خیلی بالاست، و این تاثیر مستقیم موسیقی بر روی فرهنگ ماست که با نگاهی دقیق تر متوجه میشویم که این تاثیر موسیقی بر پوشش یک پدیده ی میان فرهنگی هم میتواند باشد چرا که در عصر اینترنت موسیقی ممکن است از هر فرهنگی از هرکجای دنیا بیاید و طرفداران خودش را پیدا کند.
احتمالا الآن که این متن را میخوانید، لباسی که تن خواننده محبوبتان در موزیک ویدیوی مورد علاقتان بوده را کاملا به یاد بیاورید. و حتی اگر سعی نکرده باشید که استایل پوشش خواننده محبوبتان را با لباس هایی که داشتید برای خودتان بسازید، حداقل در ذهن خود با پوشش آن خواننده رویاپردازی کردید.
موسیقی دهه هاست که تعیین کننده ی استاندارد جذابیت در فشن میباشد و فشن موزیک ویدیو محور، تبدیل به یک روش کلیدی برای ایجاد ترند های لباس و ترند های خرید و همچنین جایگذاری استراتژیک محصولات شده است.
این ترند های فشن در تمامی دنیا مشاهده میشود و محبوبیت یک استایل موسیقی خاص از نوع ترند های پوشش عوام مشخص میشود.
موسیقی، از من به دیگران
قبلا ترند های موسیقی نسل به نسل بودند. اما چیزی به شدت قدرتمند در مورد ژانر های مختلف موسیقی وجود دارد که بر روی چگونگی شکل دهی به هویت فرهنگی ما در عین ایجاد انسجام بین دهه ها گروه های سنی و حتی کشور ها تاثیر مستقیم گذاشته است.
مردم عموما با صحبت کردن درمورد سلیقه ی موسیقایی خود مشکلی ندارند. اما باید بسیار مراقب باشیم چون توهین به هنرمند محبوب کسی ممکن است اعلام پایان رابطه با آن شخص باشد.
در عصر اینترنت، طرفداری از موسیقی باعث ایجاد پدیده ای به نام “استن” (Stan) شده، طرفداران با سلیقه های نزدیک به هم و هنرمند مورد علاقه مشترک از گوشه و کنار دنیا کنار هم گروه های وفادار و پرشوری را به حمایت از هنرمند محبوبشان تشکیل میدهند که از طریق اینترنت باهم ارتباط گسترده و قدرتمندی دارند.
موارد مختلفی وجود دارد که ما هرکجای دنیا از بین باور ها و فرهنگ های مختلف باهم به اشتراک میگذاریم، اما موسیقی یک وجه مشترک زیباست که همه ما آن را دوست داریم، قدردان آن هستیم و با آن به هم پیوند میخوریم.
موسیقی، انسان موجودی اجتماعی
موسیقی برای ما لحظات بینظیر بسیاری را ساخته، اما یک اجرای زنده ی فوقالعاده، هم برای هنرمند و هم برای شنونده یک نقطه عطف محسوب میشود. یک بخش جدانشدنی از زندگی هر انسان رفتن یا آرزوی رفتن به اجرای زنده هنرمند مورد علاقه اش میباشد.
چه کنسرت باشد، چه ایونت، یک برنامه زنده در گوشه ی یک کافه یا گالری کوچک، حتی یک اجرای خیابانی، مردم همه جا از فرصت جمع شدن و لذت بردن از موسیقی در کنار هم استقبال میکنند. در حالی که این اجرا های زنده بر اساس فرهنگ، ژانر موسیقی یا گروه سنی باهم تفاوت دارند. اما همگی یک هدف مشترک را دنبال میکنند؛ سرگرمی و پیوند دادن گروه های مختلف مردم با یکدیگر و گذراندن اوقاتی خوش کنار هم.
اولین تجربه موسیقی زنده شما چیزیست که همیشه به خاطر میسپارید. کنسرت مورد علاقه شما احتمالا یکی از جالب ترین لحظاتی است که در زندگی خود تجربه میکنید. ویژگی لذت بخشی درمورد حرکت یا رقص به همراه موسیقی زنده در کنار دوستان و غریبه های هم سلیقه وجود دارد که در نوع خود بینظیر و زیباست و تنها موسیقی است میتواند این تجربه را فراهم کند.
موسیقی، هیاهو و مثبت گرایی
دهه هاست که موسیقی جنجال آفرینی میکند و بنظر میرسد که با هر نسل ترند موسیقی جدیدی آغاز میشود که نسل های قبلی از تاسف سر تکان میدهند. این واکنش ها اغلب به رقص نیز گره میخورد.
تقریبا تمام ژانر های محبوب موسیقی در روز های اول خود از طرف نسل قبل تاسف بار محسوب میشدند. رقص هایی که همراه با سبک های جَز، راک اند رول و هیپ هاپ همراه بود مردم را به اعتراض و تحریم این سبک های موسیقی و رقص مربوطشان به خیابان ها کشاند.
درحالی که موسیقی همواره راهی برای جابجایی مرز های ابراز و آزادی بیان بوده، واضح است که در نقاط مختلف جهان مردم بنا به شرایط به طور یکسان خود را ابراز نمیکنند. ترند های موسیقایی مختلف میتواند دید کاملی نسبت به شرایط، آنچه مورد بررسی و پذیرش هست و یا نیست در یک فرهنگ یا کشور به ما بدهد.
موسیقی و رقص تلاش بسیاری برای ابراز خود و هویت فرهنگی انجام داده اند. موسیقی اغلب به مردم مجالی برای ابراز احساساتی میدهد که به تنهایی از پس ابراز آنها بر نمیآید.
چه در ماشین، در خیابان یا حتی زمانی که در اتاق خود به تنهایی به موسیقی گوش میدهیم، موسیقی همیشه صدای افراد بیصدا خواهد بود.
موسیقی، سرودی برای همگان
ممکن است کشور های مختلف جهان باهم اشتراکاتی داشته باشند، امّا چند نقطه غرور آفرین بخصوص وجود دارد که آنهارا از هم متمایز میکند -پرچم و سرود ملی.
هرکشور به دلیلی سرود ملی خود را سروده است. سرود ملی به طور خلاصه، اعلامیه ای از ارزش ها، تاریخ و فرهنگ آن کشور است. خواندن سرود ملی خود با جمع هم میهنان یکی از وطن پرستانه ترین احساسات را در شما برمیانگیزد، سرود ملی یکی از اولین چیزهاییست که در مدرسه میآموزیم و یکی از پایه های ثابت دوران تحصیل ماست.
موسیقی همچنین به ما امکان میدهد تا با استفاده از صدای سازهای منحصر به فرد ژانر ها و ریتم های بینظیر، سرودی غیر رسمی و هویت فرهنگی بخصوصی را بسازیم که همه ما میشناسیم و دوستشان داریم. ما جهان را بدون ژانر هایی مثل کالیپسو (Calypso)، کی-پاپ(K-Pop) و زایدکو (Zydeco)، یا بدون ساز هایی همچون دیجریدو (Didgeridoo) یا یوکولیلی (Ukulele) نمیتوانیم تصور کنیم.
واقعا فوقالعاده است که میتوانیم بدون هیچ کلمه یا آشنایی با فرهنگی که موسیقی از آن برخواسته موسیقی بشنویم و بلافاصاله به جای دیگری منتقل شویم و فقط با فشار دادن دکمه ی پِلِی بتوانیم راجع به فرهنگ های دیگر بدانیم و یاد بگیریم.
موسیقی، قطب نمای هویت فرهنگی
برای ما لحظه ای در سال های جوانی وجود دارد که دیگر نمیخواهیم از والدین خود تقلید کنیم و شروع به شکل دهی هویت فرهنگی خود میکنیم. موسیقی بخشی از این انتقال است. وقتی برای خود شروع به کشف موسیقی میکنیم و در حال فهم این موضوع هستیم که چه چیزی را دوست داریم و چه چیزی را نه، این جریان اغلب ما را از موسیقی والدین دور میکند و به سمت موضوعی کاملا متفاوت میبرد.
این اولین اقدام کوچک ما برای مخالفت علیه والدین است و والدین ما اکثرا از آنچه گوش میدهیم متنفر هستند (و ممکن است هنوز هم متنفر باشند) اما یافتن خود در کنار هم نسل های خودمان بخش مهمی از هویت ماست.
گرچه ممکن است سلیقه موسیقی ما کمی بعد تر در زندگی نزدیک به سلیقه پدر و مادرمان شود. اما این مبارزه بخشی اساسی از رشد هویتی ماست و ممکن است حتی بیست سال بعد بخاطر چیزهایی که فرزندانمان گوش میکنند سرمان را از تاسف تکان دهیم. احتمالا ما در آن زمان هنوز به کلاسیک های اد شیران(Ed Sheeran) گوش کنیم و فرزندانمان از آن متنفر خواهند بود و زندگی همینطور ادامه دارد…
موسیقی، بخش جدا نشدنی زندگی
موسیقی تبدیل به بخش جدا نشدنی زندگی ما شده است به گونه ای که بدون موسیقی کار بخصوصی برای انجام دادن وجود ندارد. حتی احتمالا همین الآن که در حال خواندن این مقاله هستید، موسیقی گوش میکنید. موسیقی با زندگی ما آنچنان پیوند عمیقی ایجاد کرده که سکوت تبدیل به پدیده ای نادر شده است.
روز های واکمن های کاستی و سیستم های پخش قدیمی و باتری های بزرگشان گذشته و از زمانی که سرویس های استریم و هدفون های متنوع به بازار ورود کرده اند دسترسی به آسان ترین حالت ممکن رسیده و ما به سادگی در هر مکان و زمان ممکن به موسیقی مورد علاقه خود گوش میدهیم.
خواه در ماشین هنگام رانندگی، سالن بدن سازی، مترو یا هنگام کار به موسیقی گوش دهیم، یا در حالی که درس میخوانیم، در حالی که مشغول آشپزی هستیم، در حالی که مشغول نظافت منزل خود هستیم، یا در فروشگاه برای خرید روزانه قدم میزنیم همیشه موسیقی با ماست. چه زمان هایی که خوشحالیم چه در زمان های ناراحتی به آهنگ مورد علاقه و مناسب حال هوای خودمان گوش میدهیم. آهنگ ها به نوعی بخشی از مراقبت از روانمان شدند که با آن جهان اطراف و استرس ها را از خود دور کنیم تنها در موسیقی غرق شویم.
در نهایت موسیقی بهترین وسیله برای گذران وقت و یک سرگرمی مناسب برای تنظیم حال و هوای محیط تبدیل شده. و مثل بازی های کامپیوتری و یک فیلم هالیوودی تمام عیار زندگی ما هم به موسیقی متن خود نیاز دارد. موسیقی برای شکل دادن به هویت فرهنگی ما بسیار ضروریست. به هیچ روش دیگری نمیتوانیم این هویت فرهنگی را بدست بیاوریم.