هنرآکادمی

تفاوت دوربین DSLR و دوربین بدون آینه (Mirrorless) چیست؟

F-Stop چیست و چگونه کار می کند؟

تفاوت دوربین DSLR و دوربین بدون آینه:دوربین های DSLR در مقایسه با دوربین های بدون آینه، از لحاظ طراحی، دارای محدودیت های اساسی هستند. بخشی از این محدودیت ها به این حقیقت مربوط می شود که دوربین های SLR از همان ابتدا برای فیلم ساخته شدند. هنگامی که عرصه ی دیجیتال تکامل یافت، دقیقا مانند فیلم با آن رفتار می شد و در همان بدنه ی مکانیکی قرار می گرفت. به غیر از جریان مورد نیاز برای یک سنسور دیجیتال، سایر لوازم الکترونیکی، رسانه ی فیلم دیجیتال جدید و LCD پشتی؛ بقیه ی اجزا تقریبا ثابت مانده اند. دقیقا همان آینه ی مکانیکی، دقیقا همان پنتاپریسم/ منظره یاب نوری و همان سیستم تشخیص فاز برای عمل فوکوس خودکار.

در حالی که پیشرفت فناوری جدید در نهایت منجر به گسترش ویژگی های این دوربین ها (ویرایش درون دوربین، HDR، GPS، WiFi) شد؛ دوربین های DSLR به چند دلیل همچنان حجیم الجثه باقی ماندند. اولا، آینه ی داخلی دوربین های DSLR باید به اندازه ی سنسور دیجیتال میشد و فضای زیادی را اشغال میکرد. دوم، پنتاپریسم نیز باید با اندازه ی آینه مطابقت میداشت و قسمت بالایی دوربین های DSLR را بزرگ میکرد. در انتها، سازندگان می خواستند لنزهای موجود را با دوربین های دیجیتال سازگار نگه دارند، به طوری که انتقال از فیلم به حالت دیجیتال برای مصرف کننده؛ خیلی پرهزینه یا محدود نباشد.

این بدان معنا بود که سازندگان باید “فاصله ی فلنج” (فاصله ی بین پایه ی دوربین و صفحه ی فیلم / سنسور) را بین دو فرمت یکسان نگه می داشتند. اگرچه سنسورها و لنزهای کوچکتر APS-C/DX راهی عالی برای کاهش اندازه ی سیستم های DSLR به نظر می رسیدند، اما نگرانی های مربوط به فاصله ی فلنج / سازگاری، آنها را از نظر فیزیکی نسبتا بزرگ و سنگین کرده است. حالت 35 میلی متری، در نهایت با سنسورهای دیجیتال فول فریم مدرن به عرصه بازگشت؛ بنابراین اندازه ی آینه و پنتاپریسم دوباره به وضعیت دوران فیلم بازگشت. از یک سو، ثابت نگه داشتن فاصله ی فلنج حداکثر سازگاری را هنگام نصب لنزها؛ بین فیلم، APS-C و دوربین های DSLR فول فریم، بدون نیاز به طراحی و بازاریابی مجدد لنزها برای هر فرمتی فراهم می کند. از سوی دیگر، دوربین های DSLR به راحتی نمی توانند از حداقل اندازه ی مورد نیاز خود فراتر بروند و وجود آینه چیزی است که ساخت و پشتیبانی از آن ها را بسیار پیچیده ‌تر می کند.

تفاوت دوربین DSLR و دوربین بدون آینه (Mirrorlsess) چیست؟

تفاوت دوربین DSLR و دوربین بدون آینه:محدودیت های دوربین های  DSLR

با توجه به وابستگی آینه های دوربین های DSLR برای مشاهده  ” از طریق لنز (TTL) “، این دوربین ها دارای محدودیت های زیر هستند:

  1. اندازه و حجم: سیستم بازتاب، هم برای آینه و هم برای منشور به فضای بالا نیاز دارد. به این معنی که دوربین‌ های DSLR همیشه بدنه ی عریض و قسمت بالایی بیرون زده ای دارند. همچنین به این معنی می باشد که منظره یاب باید روی یک نقطه در هر دوربین DSLR، در راستای محور نوری و سنسور دیجیتال تثبیت شود – اصولا جای دیگری برای قرار دادن آن وجود ندارد. در نتیجه، ظاهر بیرونی اکثر دوربین های DSLR تا حدودی مشابهت دارند.
  2. وزن: اندازه ی بزرگ و حجیم به معنای وزن بیشتر است. در حالی که اکثر دوربین های مبتدی DSLR دارای نوعی اجزای داخلی و بدنه های پلاستیکی؛ جهت سبک سازی آن ها هستند، حداقل ارتفاع و عمق برای قرار دادن آینه + پنتاپریسم / آینه ی پنتاپریسم؛ به معنای فضای هدر رفته ی زیادی است که باید جبران شود.
  3. طراحی پیچیده ی آینه و شاتر: برای هر عکسی باید آینه به سمت بالا و پایین حرکت کند تا نور مستقیما از روی سنسور عبور کند. این خود به تنهایی باعث بروز مشکلاتی میشود:
  • شوک شاتر: دوربین های DSLR به لطف مکانیزم شاتر؛ با گرفتن هر عکس، کمی بالا و پایین میشوند و کمی نویز تولید می کنند. این شوک شاتر نه تنها باعث ایجاد نویز می شود، بلکه باعث لرزش دوربین نیز می شود. اگرچه تولید کنندگان، با کاهش سرعت حرکت آینه راه های خلاقانه ‌ای برای کاهش نویز ارائه کرده‌اند (به عنوان مثال حالت “بی‌صدا” نیکون)، اما هنوز صدای بسیار رسایی دارد. در ضمن؛ لرزش دوربین ممکن است هنگام عکاسی در فاصله ی کانونی طولانی و سرعت شاتر پایین؛ مشکل ساز شود. برای بار دوم، سازندگان DSLR مجبور شدند ویژگی هایی مانند قفل آینه ( Mirror Lock-Up) و تاخیر نوردهی (  Exposure Delay) را ارائه دهند تا امکان برداشتن آینه و سپس گرفتن نوردهی پس از تنظیم تاخیر را فراهم کنند – همه ی اینها در راستای کاهش ارتعاشات ناشی از آینه است.
  • محدودیت سرعت قاب: در حالی که مکانیسم های آینه و شاتر مدرن بسیار هیجان برانگیز هستند، اما به خاطر سرعت فیزیکی، به علت چرخش آینه به سمت بالا و پایین؛ دارای محدودیت هستند. به عنوان مثال، هنگامی که Nikon D4 با سرعت 11 فریم در ثانیه عکس برداری میکند، آینه به معنای واقعی کلمه در هر ثانیه 11 بار بالا و پایین می رود و شاتر در این بین باز و بسته می شود! برای اینکه همه ی این کارها به درستی انجام شود، باید هماهنگی کاملی بین آینه و شاتر برقرار باشد.

اکنون این فرآیند را 15 تا 20 بار در ثانیه تصور کنید – دستیابی به آن از نظر فیزیکی عملا غیرممکن است.

  • هزینه ی بالای ساخت و پشتیبانی: مکانیزم آینه بسیار پیچیده است و از بخش های بسیار مختلفی تشکیل شده است. به همین دلیل، ساخت و ارائه ی پشتیبانی فنی در صورت بروز مشکل گران تمام میشود. از هم باز کردن یک دوربین DSLR و جایگزینی اجزای داخلی می تواند برای مراکز خدمات بسیار وقت گیر باشد.
  1. بدون پیش نمایش زنده از طریق OVF: هنگام بررسی از طریق منظره یاب نوری (OVF)، ممکن نیست که متوجه شوید تصویر نهایی واقعا چگونه خواهد بود. باید به نورسنج دوربین (که در برخی شرایط اشتباه می کند) یا LCD در حالت زنده نگاه کنید و نوردهی را بر اساس آن تنظیم کنید.
  2. دقت تشخیص فاز و آینه ی ثانویه: ممکن است از قبل بدانید که همه ی دوربین های DSLR که دارای سیستم فوکوس خودکار تشخیص فاز هستند، به یک آینه ی ثانویه نیاز دارند. من در مقاله ی “نحوه ی عملکرد AF تشخیص فاز”  در این مورد به تفصیل توضیح دادم. به طور خلاصه، بخشی از نور که به آینه می رسد به آینه ی ثانویه ی کوچکتری منتهی میشود که در زاویه ی متفاوتی از آینه ی اولیه قرار دارد. هدف آینه ی ثانویه، انتقال نور ورودی به سنسورهای تشخیص فاز است که در قسمت پایینی محفظه قرار دارند. مشکل آینه ی ثانویه این است که باید در زاویه و فاصله ی بی نقصی قرار بگیرد تا تشخیص فاز آن به درستی و دقیق عمل کند. اگر حتی یک انحراف جزئی وجود داشته باشد، منجر به عدم فوکوس صحیح می شود. و حتی شرایط بدتری وجود دارد، سنسورهای تشخیص فاز و آینه ی ثانویه باید تماما موازی با یکدیگر بمانند. اگر این کار انجام نشود، برخی از نقاط فوکوس خودکار ممکن است دقیق باشند، در حالی که برخی دیگر مرتبا از فوکوس خارج میشوند.
  3. مشکلات تشخیص فاز و کالیبراسیون لنز: مشکل سیستم تشخیص فاز سنتی DSLR نه تنها مربوط به مسائل ثانویه ی تراز آینه است، بلکه نیاز به کالیبره ی مناسب لنزها نیز دارد. این اتفاق تبدیل به یک بازی دو طرفه می شود – فوکوس دقیق به زاویه و فاصله ی کامل آینه ی ثانویه تا سنسورهای تشخیص فاز (همانطور که در بالا توضیح داده شد) و به یک لنز کالیبره ی مناسب برای بدن نیاز دارد. اگر در گذشته با لنزهای خود مشکل دقت فوکوس خودکار داشتید، ممکن است تجربه ی ارسال تجهیزات خود را به پشتیبانی سازنده داشته باشید. اغلب، تکنسین های پشتیبانی از شما می خواهند که لنز مورد نظر را همراه با بدنه ی دوربین ارسال کنید. اگر قبلا در مورد علت آن کنجکاو میشدید، اکنون علت آن را میدانید – دو جایگاه وجود دارد که ممکن است همه چیز اشتباه پیش برود. اگر تکنسین، لنز شما را با محیط استاندارد دوربین خود تنظیم کند و دوربین شما کمی خاموش باشد، ممکن است مشکلات شما پس از چنین تنظیمی بدتر شود. به همین دلیل است که بهتر است هم دوربین و هم لنز را کالیبره کنید تا این اختلافات برطرف شود.
  4. قیمت: اگرچه سازندگان در طول سال ها از نظر تولید DSLR بسیار کارآمدتر شده اند، ولی مونتاژ مکانیسم آینه کار آسانی نیست. تعداد زیاد اجزای متحرک یعنی سیستم های مونتاژ با دقت بالا، در مناطقی که اجزای فلزی روی یکدیگر ساییده می شوند؛ نیاز به روغن کاری دارند. به نوبه ی خود، همه ی اینها منجر به افزایش هزینه های تولید می شود. ولی کار به همین جا ختم نمی شود – اگر مشکلی در عملکرد آینه پیش بیاید، سازنده باید آن را تعمیر یا حتی تعویض کند، که کاری بسیار پر مشقت است.

تفاوت دوربین DSLR و دوربین بدون آینه (Mirrorlsess) چیست؟

تفاوت دوربین DSLR و دوربین بدون آینه:مزایای دوربین های بدون آینه

با پیدایش دوربین هایی که فاقد آینه بودند (از این رو نام «بدون آینه» بر آن ها نهاده شد)، اکثر تولید کنندگان متوجه شدند که سیستم های دوربین DSLR سنتی، نیروی محرکه ی فروش دوربین در آینده نیستند. از جنبه ی هزینه منطقی است، اما اگر به نوآوری های کنونی نظری بیفکنیم، در ارتباط با دوربین های DSLR در چه جایگاهی قرار داریم؟ با هر بار آزمون و خطای دوربین های  DSLR، به نظر می رسد که به دیوار نوآوری نزدیک و نزدیک تر می شویم. عملکرد و دقت فوکوس خودکار در حال حاضر به این دیوار نزدیک شده است. پردازنده ها به اندازه‌ ای سریع هستند که می ‌توانند FPS و ویدیوهای 4k  زیادی را تولید کنند. تولیدکنندگان دوربین، فقط برای حفظ این خبر و همچنین فروش، به تغییر نام دوربین به نام مدل جدید متوسل شده‌ اند. چه مورد دیگری برای اضافه کردن وجود دارد؟ گزینه های بیشتر برای ویرایش؟ ویژگی های منحصر به فرد برای انواع مختلف عکاسی؟ این ها همه تجهیزات جانبی غیرضروری عالی هستند، اما آیا این ها نوآوری هایی هستند که فروش آینده را هدایت می کنند؟ من اینطور فکر نمی کنم.

دوربین های بدون آینه فرصت های بزرگی را برای نوآوری در آینده، پیش روی ما میگذارند و بسیاری از مشکلات دوربین های DSLR سنتی را برطرف می کنند. بیایید هر یک از نکات بالا را مرور کنیم و در مورد مزایای دیگر دوربین های بدون آینه صحبت کنیم:

  1. اندازه ی کوچکتر و سبک تر: برداشتن آینه و پنتاپریسم فضای زیادی را آزاد می کند. این بدان معناست که دوربین های بدون آینه را می توان به گونه‌ ای طراحی کرد که در مقایسه با دوربین‌ های DSLR ؛ کوچک تر، غیر حجیم ‌تر و سبک تر باشند. به خاطر فاصله ی فلنج کمتر، اندازه ی فیزیکی دوربین و لنز کاهش می یابد. این امر بطور ویژه برای سنسورهایی با اندازه ی APS-C صادق است (همانطور که در این مقاله بیشتر توضیح داده شد؛ پرداختن به مقوله ی فول فریم دشوارتر است). بدون فضای هدر رفته، بدون نیاز به استحکام اضافی برای ایجاد حس یک دوربین بزرگتر. به طور خلاصه، دوربین های بدون آینه را می توان به میزان قابل توجهی سبک تر از دوربین های DSLR ساخت. پیدایش موبایل های هوشمند که همانند دوربین ها کامپکت هستند، درس بسیار مهمی به ما آموخته است – راحتی، اندازه ی کوچک و وزن سبک به طور بالقوه می توانند بر کیفیت غلبه کند. فروش دوربین های کامپکت عملا مرده است، زیرا اکثر مردم گوشی های هوشمندشان را برای آن لحظه ‌هایی که قصد عکاسی دارند “به اندازه ی کافی خوب” می‌ دانند. تولیدکنندگان گوشی های هوشمند در حال حاضر به شدت بر روی افزایش ویژگی های دوربین تاکید دارند، زیرا میخواهند مردم فکر کنند که نه تنها یک تلفن همراه دارند، بلکه یک دوربین عالی در یک بسته بندی جمع و جور واحد نیز دریافت می‌کنند و تاکنون با قضاوت از ارقام فروش، این روش به وضوح عملی بوده است – افراد بیشتری از گوشی های هوشمند استقبال می کنند و دوربین های کامپکت قدیمی خود را کنار می گذارند. به عبارت ساده تر، اندازه ی کوچکتر و وزن سبک تر در دنیای الکترونیک، برنده ی اقتصاد امروزی است. ما می توانیم همین مسیر را در بسیاری از ابزارهای دیگر مشاهده کنیم – تلویزیون‌ های نازک ‌تر و سبک تر، تبلت‌ به جای لپ‌ تاپ، و خیلی چیزهای دیگر. بنابراین، مردم ب طور غریزی به سمت سبک ‌تر و جمع و جور تر شدن گرایش پیدا میکنند، به خصوص اگر کیفیت؛ به خطر نیفتد.
  2. بدون مکانیسم آینه: بالا و پایین نرفتن آینه، از این پس به معنای چیزهای خوب زیادی است:
  • نویز کمتر: دیگر خبری از شوک شاتر نیست، صدای کلیک شاتر تنها چیزی است که از دوربین می شنوید.
  • لرزش کمتر دوربین: تنها قسمت فیزیکی در دوربین های بدون آینه که می تواند باعث ایجاد لرزش شود، شاتر دوربین است و حتی در این صورت می توان از شاتر الکترونیکی پرده جلو (EFCS) استفاده کرد یا حتی شاتر را به طور کامل غیرفعال کرد و با شاتر الکترونیکی عکاسی کرد تا لرزش دوربین به طور کامل از مکانیسم شاتر رهایی پیدا کند.
  • تمیز کردن آسان تر: اگر گرد و غبار روی سنسور جمع شود، تمیز کردن دوربین های بدون آینه راحت تر از دوربین های DSLR است. برای قفل کردن آینه در اکثر دوربین ‌ها به باتری کاملا شارژ شده نیازی ندارید – سنسور پس از برداشتن لنز در معرض دید قرار می گیرد (برخی دوربین های دارای تثبیت کننده ی تصویر درون بدنه باید مکانیسم تثبیت کننده ی خود را از طریق منوی دوربین قفل کنند تا از حرکت و آسیب جلوگیری شود) . علاوه بر این، اکثر دوربین های بدون آینه سوراخی در زیر آینه ندارند تا سنسور تشخیص فاز و سایر اجزا را در خود جای دهد، بنابراین پس از تمیز کردن کامل محفظه و سنسور، فرصت بسیار کمی برای بیرون کردن گرد و غبار وجود دارد.
  • سرعت FPS بالقوه ی بسیار سریع: نداشتن آینه به این معنی است که نرخ سرعت عکاسی (FPS) نباید با سرعت آینه محدود شود. این بدان معناست که دوربین های بدون آینه می توانند با نرخ سرعت فریم بسیار بالاتر از FPS  10 تا 12 که امروزه می بینیم، با نویز بسیار کمتر و تاریکی منظره یاب، تصاویر را ثبت کنند.
  • ساخت و پشتیبانی ارزان تر: قطعات متحرک کمتر به معنای هزینه ی تولید و پشتیبانی کمتر برای سازنده می باشد.
  1. پیش نمایش زنده (WYSIWYG): با دوربین های بدون آینه، می توانید پیش نمایشی زنده از آنچه می‌خواهید ثبت کنید دریافت کنید – اصولا ” آنچه می بینید همان چیزی است که بدست می آورید” (WYSIWYG). اگر توازن سفیدی، اشباع یا کنتراست تصویر را به هم ریخته باشید، آن را در پیش نمایش زنده – چه در EVF و چه در LCD، مشاهده خواهید کرد.
  2. عدم تشخیص فاز / مشکلات تراز آینه ی ثانویه: اکنون که بسیاری از دوربین های بدون آینه ی مدرن با سیستم های فوکوس خودکار هیبریدی ای عرضه می شوند که از فوکوس خودکار تشخیص فاز و کنتراست استفاده میکنند، لازم نیست نگران تراز تشخیص فاز و آینه ی ثانویه باشید. در تعدادی از دوربین های بدون آینه ی نسل جدید ، سنسورهای تشخیص فاز روی سنسور واقعی قرار دارند، به این معنی که تشخیص فاز هرگز برای فاصله؛ کالیبره نمیشود، زیرا در همان صفحه‌ ای قرار میگیرد که سنسوری که تصویر را می گیرد قرار دارد.
  3. قیمت: تولید دوربین های بدون آینه ارزان تر از تولید دوربین های DSLR است. تا به امروز، اکثر تولید کنندگان دوربین های بدون آینه، هزینه های سنگینی را برای سیستم های دوربین خود متقبل میشوند، زیرا هزینه های آنها بالا است و حجم آن هنوز کافی نیست. با وجود اینکه هزینه های تولید، کمتر از دوربین های DSLR است؛ شرکت ها باید پول R&D زیادی را صرف بهبود ویژگی های خاص دوربین، عملکرد فوکوس خودکار و سایر فناوری ها مانند EVF کنند. در طول زمان، قیمت دوربین های بدون آینه کاهش خواهد یافت.
  4. منظره یاب الکترونیکی: اکنون بزرگ ترین نقطه قوت دوربین های بدون آینه و نوآوری های حال و آینده، است. بدون شک،EVF نسبت به OVF مزایای بیشتری دارد. عملی کردن فعلی EVF ممکن است آنطور که انتظار میرود قوی و پاسخگو نباشد، و برای تولید آن توسط تولید کنندگان؛ مسئله ی زمان مطرح است. بیایید به برخی از مزایای کلیدی EVF نسبت به OVF بپردازیم:
  • پوشش اطلاعات: با OVF، فقط میتوانید برخی از شبکه های اصلی را ببینید. اطلاعاتی در منظره یاب تعریف شده اند، اما اکثرا ثابت هستند و به راحتی قابل تغییر نمی باشند. با  EVF، میتوانید اطلاعاتی را که می‌خواهید دقیقا داخل منظره یاب ببینید – از داده های نوردهی زنده گرفته تا هیستوگرام. هشدارهای مختلفی میتوان اضافه کرد، مانند هشدار برای یک عکس بالقوه ی تار.
  • پیش نمایش زنده: همان پیش نمایش زنده روی LCD را می توان در داخل EVF نشان داد.
  • بررسی تصویر: یکی دیگر از ویژگی های کلیدی که هرگز در OVF نخواهید دید، بررسی تصویر است. دیدن تصویری که به تازگی در منظره یاب گرفته اید چقدر جالب است؟ با OVF مجبور هستید به صفحه ی LCD نگاه کنید که در فضای روشن، درد بزرگی است. مردم در نهایت لوپ های (نوعی ذره بین) تخصصی را خریداری می کنند تا بتوانند صفحه ی LCD خود را در نور روز ببینند! با EVF، هرگز لازم نیست نگران این موضوع باشید، چون به جای آن می توانید از منظره یاب برای بررسی تصاویر استفاده کنید.
  • Focus Peaking: ویژگی بسیار مفیدی است که به فرد اجازه می دهد تا ببیند چه مناطقی از کادر در فوکوس هستند. اصولا، هنگام انجام فوکوس دستی می توانید بدون تکیه بر چشمانتان، فوکوس کنید. ناحیه ای که در فوکوس قرار دارد با رنگ دلخواه شما رنگ آمیزی می شود و می توانید دقیقا همان جایی که می خواهید توقف کنید. این کار را نمیتوان با OVF در دوربین های DSLR انجام داد.
  • دیگر مشکلی در مورد پوشش منظره یاب وجود ندارد: با OVF، معمولا چیزی حدود 95 درصد پوشش منظره یاب را دریافت می کنید، به خصوص در مدل های پایین رده ی DSLR. این مسئله اساسا به این معنی است که آنچه در منظره یاب می بینید حدود 5٪ کوچکتر از چیزی است که دوربین می گیرد. با EVF، دیگر این مشکل را ندارید، زیرا همیشه 100٪ پوشش منظره یاب در دسترس خواهد بود، چون آنچه در EVF می بینید همان چیزی است که سنسور می گیرد.
  • صفحه نمایش بسیار روشن تر: اگر نور ضعیف باشد، نمی توانید چیز زیادی از طریق OVF ببینید. فوکوس با OVF در نور کم دشوار است، چون تا زمانی که عکس نگیرید، نمی توانید تشخیص دهید که سوژه در فوکوس است یا نه. با EVF می توان سطح روشنایی را “نرمال” کرد، به طوری که می توانید همه چیز را طوری ببینید که انگار در وسط روز قرار دارید. ممکن است مقداری نویز وجود داشته باشد، اما باز هم خیلی بهتر از حدس از روی OVF است.
  • زوم دیجیتال: این، یکی از محبوب ترین ویژگی ها برای من است! اگر قبلا از حالت Live View در دوربین DSLR خود استفاده کرده اید، می دانید که زوم کردن روی یک سوژه چقدر می تواند مفید باشد. با اکثر دوربین های DSLR مدرن، می توانید تا میزان 100 درصد زوم کنید و فوکوس خوبی انجام دهید. خوب، بوسیله ی دوربین های بدون آینه، این ویژگی را می توان دقیقا در منظره یاب تعبیه کرد! تصور کنید که به صورت دستی با یک لنز؛ فوکوس می کنید، سپس قبل از گرفتن عکس، درست در داخل منظره یاب تا 100 درصد زوم انجام می دهید. تقریبا هر دوربین بدون آینه ای قادر به انجام این کار است. ناگفته نماند که یک OVF هرگز نمی تواند چنین بزرگنمایی ای انجام دهد.
  • تشخیص چهره / چشم: اکنون ما به سمت جالب ترین بخش فناوری EVF حرکت می کنیم. به علت اینکه EVF نشان میدهد روی سنسور چه اتفاقی می افتد، می توان از فناوری های اضافی برای تجزیه و تحلیل داده ها برای انجام کارهای بسیار جالبی مانند تشخیص چهره و حتی چشم استفاده کرد! مطمئنم تشخیص چهره را در گوشی های هوشمند و دوربین های کامپکت دیده ‌اید، اما اگر یک قدم جلوتر بروید، می‌توانید دوربین را به ‌طور خودکار روی نزدیک ‌ترین چشم شخصی که از او عکاسی می ‌کنید فوکوس کنید. چقدر باحال! بسیاری از تولیدکنندگان دوربین، در حال حاضر این کار را بصورتی موثر در دوربین های بدون آینه ی خود انجام می دهند!
  • نقاط فوکوس بالقوه ی نامحدود: همانطور که می دانید، اکثر دوربین های DSLR دارای تعداد محدودی نقاط فوکوس هستند که عمدتا در مرکز قاب تعبیه شده اند. با وجود اینکه در اکثر موقعیت ‌ها جوابگو است، اگر بخواهید نقطه ی فوکوس را به حاشیه‌ ای از فریم منتقل کنید، چه کار می‌ کنید؟ تنها گزینه موجود؛ تمرکز و ترکیب مجدد است. اما این کار ممکن است همیشه مطلوب نباشد، زیرا شما در حال تغییر سطح فوکوس نیز هستید. علاوه بر این، هر چیزی که از نقطه ی فوکوس مرکزی دور باشد، به طور معمول نادرست است و می تواند به «شکار فوکوس» منهی شود، یعنی جایی که دوربین با گرفتن AF مشکل دارد و به طور مداوم به عقب و جلو جابجا میشود. با دوربین های بدون آینه و سنسورهای تشخیص فاز که مستقیما روی سنسور تصویربرداری قرار می گیرند، این محدودیت برداشته می شود. تشخیص کنتراست قبلا در هر نقطه از سنسور تصویربرداری امکان پذیر بوده است، اما اکنون اکثر دوربین های بدون آینه ی جدید، با نقاط فوکوسی که در اکثر سنسورها تا مرزهای شدید توزیع شده اند، توانایی فوکوس از طریق تشخیص فاز روی سنسور را نیز اضافه کرده اند.
  • ردیابی موضوع و سایر تجزیه و تحلیل های داده های آینده: اگر مواردی مانند تشخیص چهره و چشم با دوربین های بدون آینه امکان پذیر باشد، می توانید تصور کنید که سازندگان دوربین در آینده چه کاری انجام خواهند داد. تصور کنید یک سیستم ردیابی پیچیده دارید که داده‌های سنسور را با فوکوس خودکار ترکیب میکند و از آن برای ردیابی یک شی یا سوژه در کادر استفاده می نماید – چیزی که قبل تر ها در بسیاری از سیستم های بدون آینه امکان پذیر است. امروزه حتی دوربین های DSLR درجه یک نیز برای ردیابی کامل سوژه چالش هایی را پیش رو دارند. اگر سعی کرده اید از پرندگان در حال پرواز با دوربین DSLR عکاسی کنید، ردیابی می تواند چالش برانگیز باشد؛ به خصوص زمانی که پرنده از ناحیه ی نقطه ی فوکوس خارج می شود، یا زمانی که شرایط نور؛ کمتر از ایده آل است. اگر داده ها در سطح پیکسل تجزیه و تحلیل شوند و هیچ منطقه ی فوکوس خودکار واقعی برای تمرکز وجود نداشته باشد، ردیابی سوژه به طور بالقوه می تواند با دوربین های بدون آینه بسیار پیشرفته و پیچیده شود.
  • آسیب چشم: زمان نگاه کردن از طریق منظره یاب، باید هنگام عکاسی از منابع بسیار روشن نور (مانند خورشید)، به ویژه با لنزهای دارای فاصله ی کانونی طولانی، بسیار مراقب باشید. با EVF، تصویر از طریق سنسور پخش می شود و هیچ آسیبی به چشم شما وارد نمی شود.

مزایای دوربین های بدون آینه

محدودیت های دوربین بدون آینه

ما به بسیاری از مزایای دوربین های بدون آینه نسبت به دوربین های DSLR پرداختیم. اکنون اجازه دهید در مورد برخی از محدودیت های کنونی آنها صحبت کنیم:

  1. تاخیر EVF: برخی از عملکردهای فعلی EVF پاسخگو نیستند و در نتیجه؛ تاخیر قابل توجهی ایجاد میکنند. اگرچه در حال حاضر این قضیه قطعا در مقایسه با OVF یک مزاحمت است، اما رفع این تاخیر به زمان زیادی نیاز دارد. جدیدترین EVFها در حال حاضر بسیار بهتر از آنچه قبلا بودند، هستند. اما با پیشرفت فناوری های EVF، مشکل تاخیر به طور کامل حل خواهد شد.
  2. فوکوس خودکار پیوسته / ردیابی سوژه: در حالی که تشخیص کنتراست در دوربین های بدون آینه به سطوح بسیار چشمگیری رسیده است، هنوز در عملکرد فوکوس خودکار پیوسته و ردیابی سوژه نسبت به AF ​​تشخیص فاز، ضعیف هستند. با این حال، با پیدایش سیستم های فوکوس خودکار هیبریدی و توسعه ی مداوم آن‌ ها (جایی که کنتراست و تشخیص فاز با هم استفاده می شوند)، دوربین ‌های بدون آینه با قابلیت‌ های فوکوس خودکار پیوسته ی باورنکردنی ای را دیده ‌ایم. به زودی دوربین های بدون آینه به اندازه ی کافی، دوربین ‌های DSLR را در عملکرد فوکوس خودکار فرا گرفته و از آن ها پیشی می گیرند.
  3. عمر باتری: در حال حاضر یکی دیگر از معایب دوربین های بدون آینه میباشد. تامین برق مداوم برای LCD و EVF ؛ باعث کاهش عمر باتری می شود، به همین دلیل است که اکثر دوربین های بدون آینه در هر بار شارژ باتری حدود 300 عکس میگیرند. در حالت مقایسه ای؛ دوربین های DSLR از لحاظ مصرف انرژی بسیار کارآمدتر و معمولا در محدوده ی شات +800 در هر بار شارژ هستند. در حالی که این مسئله برای استفاده از دوربین معمولی مشکل بزرگی نیست، اما برای افرادی که سفر می کنند و دسترسی بسیار کمی به برق دارند، می تواند مشکل ساز باشد. با این حال، من معتقدم که مشکل باتری چیزی است که در آینده به طور قابل توجهی بهبود خواهد یافت (و ما عمر باتری بسیار بهتری را در نسخه ی سوم دوربین های سری A7 سونی مشاهده کرده ایم). باتری ها قدرتمندتر خواهند شد و صفحه نمایش های LCD/EVF پرقدرت با سایر فناوری های کارآمد جایگزین خواهند شد.
  4. الگوهای نقطه قرمز: به دلیل فاصله ی فلنج بسیار کم، اکثر دوربین ‌های بدون آینه از مشکل «الگوی نقطه قرمز» رنج می ‌برند، بطوری که وقتی با وجود نور خورشید در کادر، با دیافراگم ‌های کوچک عکس برداری میشود، به وضوح قابل مشاهده است. اساسا، پرتوهای نور بین سنسور و عنصر لنز پشتی؛ به عقب و جلو حرکت می کنند و الگوهای شبکه ‌ای قرمز رنگ (و گاها رنگ های دیگر) در تصاویر ایجاد می‌کنند. متاسفانه، هیچ راهی برای دور زدن این محدودیت در دوربین های بدون آینه با فاصله ی فلنج کم وجود ندارد.
  5. کنتراست EVF قوی: تعداد کثیری از EVF هایی که امروزه طراحی شده اند، مشابه آنچه در تلویزیون های خود می بینیم، کنتراستی بسیار قوی و “تقویت شده” دارند. در نتیجه، تعداد زیادی سایه ی سیاه و سفید می بینید، اما سایه های خاکستری بسیار کمی به چشم میخورد. با وجود این که می توان به همپوشانی هیستوگرام در EVF نگاه کرد، این اتفاق همچنان آزاردهنده است. تولیدکنندگان باید روش هایی پیدا کنند تا EVF ها تصاویر را به طور طبیعی‌ تر نمایش دهند.

همانطور که می بینید، این لیست نسبتا کوتاه است و من انتظار دارم در چند سال آینده کوتاه تر نیز شود. معتقدم که همه ی موارد فوق، قابل بررسی هستند و با هر بار بازنویسی دوربین های بدون آینه، بهتر هم می شوند.

به طور خلاصه، علاقه مندم تا به اطلاعاتان برسانم که دوربین های DSLR راهی برای رقابت با دوربین های بدون آینه در آینده ندارند. نمی گویم که همه ی افراد به زودی به دوربین های بدون آینه ی کوچکتر و سبک تر روی خواهند آورد. با این حال، زمانی که مزیت فناوری دیجیتال به وضوح به سمت دوربین های بدون آینه سوق دارد، برای تولیدکنندگان منطقی نیست که به سرمایه گذاری روی تولید دوربین های DSLR ادامه دهند.

تفاوت دوربین DSLR و دوربین بدون آینه:محدودیت های دوربین های بدون آینه

تفاوت دوربین DSLR و دوربین بدون آینه:مطابقت با “سیستم”

وقتی به داده های فروش چندین سال گذشته نگاه می‌کنیم، مسائل خیلی گیج کننده به نظر می آیند – اگر آینده ی بازار در دوربین های بدون آینه است، چرا دوربین های DSLR همچنان بر نمودارهای فروش در سطح جهانی سلطه دارند؟ به عقیده ی من این موضوع چند دلیل دارد. اولا، مدتی طول می کشد تا با پیغام «محصول جدیدتر و بزرگتر همیشه بهتر نیست» بر مشتری بالقوه تاثیر گذاشت. کلمه ی «بدون آینه» واژه ی نسبتا جدیدی است و آموزش مردم در مورد مزایای آن زمان بر است. دوم، مردم غالبا به دلیل سرمایه گذاری های موجود خود، در برابر تغییر سیستم مقاومت می کنند. اگر کسی از پیش دارای تعدادی لنز و لوازم جانبی باشد، همه چیز خود را برای خرید لوازم جدید نمیفروشد.

این فرآیند؛ گران قیمت است. هم از نظر هزینه های تجهیزات (فروش وسایل استفاده شده، به ویژه دوربین‌ ها و لوازم جانبی، اصولا پول زیادی برای سرمایه گذاری مجدد در یک سیستم معادل از یک سازنده ی دیگر ندارد) و هم از نظر زمان یادگیری و سازگاری با ابزارهای جدید. و در نهایت، قبل از انجام این کار، عکاسان؛ سیستم دوربین را به عنوان یک کلیت ارزیابی می کنند و در مورد مزایا و معایب آنها هنگام خرید یک سیستم جدید، بطور عمیق فکر می کنند. برخی از سیستم های بدون آینه هنوز کاملا به بلوغ نرسیده ‌اند و ممکن است برای انتخاب لنز، محدویت داشته باشند. همین امر در مورد لوازم جانبی خاصی که احتمالا برای دوربین های DSLR  وجود دارند نیز صدق می کند، اما هنوز برای دوربین های بدون آینه اینطور نیست.

با این وجود، همه چیز به سرعت در حال تغییر است. اگر چند سال قبل سیستم ‌های بدون آینه، تعداد کمی از لنزها را دارا بودند، امروزه این فهرست افزایش چشمگیری داشته است و بسیاری از نیازهای عکاسی را تحت پوشش قرار میدهد. بزرگ ترین خلا هایی که باید پر شوند هنوز در لنزهای تخصصی مانند تیلت شیفت (tilt-shift) و سوپر تله ‌فوتوها هستند، اما بزودی وارد عرصه میشوند، مخصوصا زمانی که دوربین های بدون آینه در بخش فوکوس خودکار ظاهر شود.

عملکرد دوربین های بدون آینه در مقابل DSLR AF

اگر تا چند سال پیش میتوانستیم به افتضاح بودن فوکوس خودکار در دوربین های بدون آینه بخندیم، امروزه همه چیز به سرعت در حال تغییر است و به نفع دوربین های بدون آینه است. برای عکاسی پرتره، بسیاری از سیستم های بدون آینه به لطف ویژگی های خاصی مانند تشخیص چشم، از نظر عملکرد و دقت فوکوس خودکار؛ از دوربین ‌های DSLR سبقت گرفته ‌اند. دوربین ‌هایی مانند Sony A9  نشان داده ‌اند که دوربین های بدون آینه می ‌توانند حتی با دوربین‌ های DSLR برای شات سریع رقابت کنند. زمان زیادی لازم است تا شاهد اعمال سازی های بسیار پیچیده ی AF باشیم، بطوری که دوربین های DSLR نتوانند با ان ها رقابت کنند. به عنوان مثال، برخی دوربین ها از مدتی قبل و بعد از آزادسازی شاتر، قادر به ضبط تصاویر هستند تا چشمان سوژه ها در عکس بسته نباشد و همینطور قبلا دوربین هایی را دیده ایم که وقتی که سوژه لبخند می زند عکس می گیرند. نمی توانید انتظار چنین هوش پیشرفته ای در دوربین های DSLR داشته باشید، مگر اینکه نور دائما به نوعی سنسور تصویربرداری برسد. ردیابی سوژه ها با تجزیه و تحلیل پیشرفته ی صحنه آسان تر می شود و دوربین می تواند حرکت سوژه و جهت آن را پیش بینی کند.

تفاوت دوربین DSLR و دوربین بدون آینه:نوآوری آینده

اگر دوربین های DSLR را از نظر پیشرفت های فناوری دیجیتال با دوربین های بدون آینه مقایسه کنیم، مشخصا دوربین های DSLR ، دیگر نوآوری زیادی ندارند. شاید بتوانیم وضوح بالاتر، ویژگی های ویدیویی بهتر، ماژول های فوکوس خودکار بهتر و احتمالا ویژگی های داخلی بیشتری مانند WiFi و GPS داشته باشیم، اما این موارد برای تهییج کردن نسل عکاسان جوان تر، کافی نیست. دوربین ‌های بدون آینه ویژگی‌ های بسیار بیشتری خواهند داشت، زیرا احتمالات؛ بی‌پایان هستند. به لطف پیشرفت در فناوری ‌های صفحه ی نمایشگر و تجزیه و تحلیل داده‌ های سنسور، می‌ توان فعالیت های زیادی را تنها با EVF و سیستم‌ های فوکوس خودکار انجام داد.

نتیجه تفاوت دوربین DSLR و دوربین بدون آینه:

در حالی که دوربین های بدون آینه قطعا به سرعت در حال پیشرفت هستند، برخی از مسائل وجود دارند که هنوز باید با آن ها دست و پنجه نرم کرد. عمر باتری بهتر، سیستم‌ های فوکوس خودکار قابل اتکا تر (به ویژه برای عکاسی سریع و غیرقابل پیش ‌بینی)، بافر (buffer) بزرگ ‌تر، انتخاب لنزهای بهتر (به ویژه لنزهای سوپر تله ‌فوتو و لنزهای تیلت شیفت (tilt-shift) و EVF های تقویت شده، همگی زمینه‌ هایی برای بهبود دوربین‌ های بدون آینه هستند. هنوز شکاف هایی وجود دارند، اما به سرعت در حال بسته شدن هستند. طی چند سال آینده، باید شاهد باشیم که سازندگان دوربین، گزینه‌های بدون آینه ای را ارائه می کنند که می توانند از هر نظر با دوربین های DSLR مدرن رقابت کنند.

چه فکری در این باره دارید؟ لطفا افکار خود را در زیر به اشتراک بگذارید!

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *