امروزه بسیاری از عکاسان به لطف تعداد فزاینده ای از تصاویر زیبا از گیاهان کوچک، حیوانات و حشرات، می خواهند چگونگی عکس های ماکرو را بدانند. عکاسی ماکرو برای مبتدیان آسان نیست اما یکی از پربارترین ژانرهای عکاسی است که می توانید انجام دهید. با یادگیری مهارت های مناسب، می توانید تصاویر شگفت انگیزی را حتی در حیاط خلوت خود ثبت کنید. برای یادگیری عکاسی ماکرو از ابتدا تا انتها، ابتدا با خواندن نکات و تکنیک های این مقاله که توسط یک عکاس برجسته نوشته شده است شروع کنید. در پایان خواهید دانست که چگونه این توصیه ها را عملی کنید و تصاویر ماکرو خیره کننده ای را ثبت کنید.

-
مقدمه عکاسی ماکرو (Macro Photography)
عکاسی ماکرو (Macro) چیست؟
عکاسی ماکرو به عمل عکاسی کلوزآپ از سوژه های کوچک، مانند گل و حشرات گفته میشود. جهت ثبت عکسهای ماکرو در استودیو یا محیط بیرون باید سوژه خود را به اندازه کافی بزرگنمایی کنید.
بسیاری از افراد اعتقاد دارند که عکاسی ماکرو تنها زمانی اتفاق میافتد که از سوژههای کوچک با بزرگنمایی «اندازه واقعی» یا بیشتر عکس بگیرید. من در زمان مناسب در مورد معنای بزرگنمایی و اندازه واقعی توضیح خواهم داد؛ حقیقت امر این است که در عکاسی ماکرو، باید سوژه شما به اندازه سنسور دوربین یا کوچکتر باشد و کادر را پر کند. (بنابراین، اگر سنسور دوربین شما یک اینچی است، باید از سوژه ای 1 اینچی یا کوچکتر عکس بگیرید.)
این یک تعریف بسیار دقیق است. اغلب اوقات میشنوید که عکاسان تصویری را «ماکرو» خطاب میکنند، با این که سوژه کمی بزرگتر است. همین امر در مورد عکس های این مقاله نیز صدق می کند، که بسیاری از آنها با این تعریف فنی مطابقت ندارند؛ اما با این وجود، عکس های کلوزآپ هستند.

معرفی عکاسی ماکرو برای مبتدیان
چگونه عکس های ماکرو بگیریم؟ در پایین مهمترین مراحل ذکر شده است:
- اصطلاحات و عبارات فنی عکاسی ماکرو را درک کنید.
- دوربین و تجهیزات لنز مناسب را انتخاب کنید.
- عمق میدان کافی داشته باشید.
- تنظیمات دوربین و فلاش را برای عکسی با نور خوب انتخاب کنید.
- روی مهمترین بخش سوژه خود تمرکز کنید.
- رفتارهای رایج حشرات مختلف را بررسی کنید.
- ابتدا عناصر عکاسی مختلف را در نظر گرفته و سپس عکس بگیرید.
برخی از این موارد دشوارتر از آن اند که فکر می کنید؛ مانند دریافت عمق میدان کافی و تمرکز بر مهمترین بخش سوژه. با این حال، نکاتی که در ادامه این مقاله وجود دارد، به شما ایده های خوبی درباره شروع کارتان میدهد، و میتوانید با کمی تمرین بر همه چیز مسلط شوید.

بزرگنمایی در عکاسی ماکرو چیست؟
در عکاسی ماکرو، دانستن اینکه سوژه شما در سنسور دوربین چقدر بزرگ یا کوچک به نظر می رسد از اهمیت بالایی برخوردار است. مقایسه این عدد با اندازه سوژه در دنیای واقعی به شما مقداری به دست میآید که به عنوان بزرگنمایی شناخته می شود.
اگر این نسبت یک به یک باشد، یعنی سوژه شما در بزرگنمایی «اندازه واقعی» است. برای مثال، اگر از چیزی به طول یک سانتیمتر عکاسی میکنید و دقیقاً یک سانتیمتر بر روی سنسور دوربین شما قرار دارد، در اندازه واقعی است (بدون در نظر گرفتن اندازه سنسور دوربین).
سنسورهای معمولی در دوربینهای DSLR و دوربینهای بدون آینه از حدود 17 میلیمتر تا 36 میلیمتر عرض دارند. بنابراین، یک سوژه 1 سانتی متری برای این سنسورها بسیار بزرگ است و بخش قابل توجهی از عکس شما را اشغال می کند. اگر آن را به اندازه بزرگ چاپ کنید (احتمالاً به اندازه بیلبورد) آن شی ریز بزرگ به نظر می رسد.
برای آسانتر کردن درک و مقایسه، عکاسان ماکرو از یک نسبت استفاده میکنند. نه اینکه همیشه بگویند «اندازه واقعی» یا «اندازه نیمه واقعی». به طور خاص، اندازه واقعی بزرگنمایی 1:1 است؛ اندازه نیمه عمر بزرگنمایی 1:2 است. وقتی به یک دهم اندازه واقعی رسیدید، مسلماً دیگر عکاسی کلوزآپ یا ماکرو محسوب نمیشود
لنزهای ماکرو خوب به شما امکان عکاسی با بزرگنمایی 1:1 را میدهند و برخی از گزینه های تخصصی حتی قادر به انجام بیشتر از این موارد هستند. (کانن دارای یک لنز عکاسی ماکرو است که تا 5:1 یا بزرگنمایی 5 برابری دارد، که واقعا محشر است!) با این حال، لنزهای دیگر موجود در بازار به نام “ماکرو” ممکن است تنها به بزرگنمایی 1:2 یا حتی کمتر از آن برسند. شخصاً توصیه من این است که اگر میخواهید آزادی عمل بیشتری داشته باشید، لنزی تهیه کنید که بتواند حداقل بزرگنمایی 1:2 و در حالت ایدهآل بزرگنمایی 1:1 داشته باشد.
فاصله کاری (Working Distance) چیست؟
فاصله کاری تعریف آسانی دارد؛ فاصله بین جلوی لنز و نزدیکترین سوژه. اگر فاصله کاری شما خیلی کم است، ممکن است سوژه را ترسانده یا نور را مسدود کنید؛ زیرا خیلی نزدیک هستید. فاصله کاری ایدهآل، 6 اینچ (15 سانتیمتر) است.
فاصله کاری یک لنز با بزرگنمایی 1:1 در کمترین اندازه است، زیرا برای گرفتن چنین عکس هایی باید تا حد امکان به سوژه خود نزدیک شوید. همچنین لنزهایی با فاصله کانونی بیشتر، فاصله کاری بیشتری نسبت به لنزهایی با فاصله کانونی متوسط دارند. به عنوان مثال، نیکون 200 میلیمتری f/4 و کانن 180 میلیمتری f/3.5 دو نمونه از لنزهای عکاسی ماکرو با فواصل کاری زیاد هستند. در مقایسه، لنز ماکرو نیکون mm60 f/2.8 فاصله کاری بسیار کمتری دارد.
بهتر است به دنبال لنزی با بیشترین فاصله کاری ممکن بگردید تا احتمال سایه انداختن یا ترساندن سوژه را حداقل برسانید. با این حال، لنزهای ماکرو با فاصله کانونی بیشتر مانند 180 میلی متر یا 200 میلی متر معمولاً گران تر هستند. اگر لنزی می خواهید که قیمت و فاصله کاری مناسبی داشته باشد، لنزهایی در محدوده 100 تا 150 میلی متر در نظر بگیرید. من شخصا از یک لنز ماکرو 105 میلی متری استفاده می کنم.

بهترین دوربین برای عکاسی ماکرو: DSLR یا بدون آینه
برای عکاسی ماکرو، هم دوربین های DSLR و هم دوربین های بدون آینه می توانند بسیار خوب عمل کنند. نکته کلیدی این است که دوربینی را انتخاب کنید که به شما امکان استفاده از یک لنز ماکرو خوب را بدهد، و در بهترین حالت، طی مدت زمان بین دیدن سوژه، فشار دادن دکمه شاتر و ثبت تصویر کمترین لگ ممکن را داشته باشد. در گذشته دوربینهای DSLR به دلیل وجود منظرهیابهای الکترونیکی با کمترین میزان لگ و عدم وجود لنزهای ماکروی کافی در دوربینهای بدون آینه، دارای مزیت بودند. امروزه، این تفاوت ها به طور کلی ناچیز است و گاهی اوقات به نفع بدون آینه است.
دوربینهای بدون آینه معمولاً مزایای دیگری نیز دارند که ممکن است برای شما مفید باشد، مانند افزایش فوکوس (به شما نشان میدهد کدام قسمتهای سوژه شما در فوکوس هستند – برای عکاسی ماکرو، فوکوس دستی مفید است). همچنین، اگر میخواهید مواردی مانند وضوح و نوردهی فلاش را سریع تعیین کنید، توانایی بازبینی از عکسها بدون برداشتن چشم از منظره یاب یکی از امکانات دوربین بدون آینه است.
گر قصد خرید دوربین بدون آینه دارید، باید دوربینی با منظره یاب الکترونیکی تهیه کنید. تلاش برای ثبت و ثابت نگه داشتن یک عکس ماکرو با صفحه نمایش LCD عقب، به خصوص در بزرگنمایی هایی مانند 1:1، یک کابوس است. از آنجایی که دوربین های بدون آینه با منظره یاب الکترونیکی معمولاً قیمت بیشتری نسبت به دوربین های DSLR رقیب دارند، ممکن است بخواهید به دلیل کمبود بودجه یک DSLR (معمولا کارکرده) انتخاب کنید؛ همه اینها انتخاب ها بسیار حیاتی اند. صرف نظر از دوربین، میتوانید عکسهای عالی بگیرید؛ هرگز دوربینی را پیدا نمیکنید که عکسبرداری در این سبک دشوار را برای افراد مبتدی تضمین کند!

بهترین دوربین برای عکاسی ماکرو: فول فریم یا کراپ
اگر هدف شما ایجاد عکس هایی با بالاترین بزرگنمایی ممکن است، دوربین های فول فریم معمولا برای عکاسی ماکرو زیادی هستند. حتی Nikon D850 با 46 مگاپیکسل نمی تواند با جزئیات ماکرو دوربین Nikon D7500 20 مگاپیکسلی مطابقت داشته باشد، زیرا D7500 تراکم پیکسلی بیشتری دارد.
با عکاسی ماکرو، بالاترین تراکم پیکسلی (بیشترین پیکسل در هر میلی متر مربع سنسور) همان چیزی است که حداکثر جزئیاتی را که می توانید از سوژه خود دریافت کنید، تعیین می کند. سنسور بزرگ D850 علیرغم داشتن تعداد پیکسل های بیشتر، پیکسل های کمتری در هر میلی متر نسبت به کراپ سنسور D7500 دارد. در بسیاری از ژانرهای عکاسی، پیکسل های بزرگتر و تعداد پیکسل های بیشتر ترجیح داده می شوند. با این حال، با عکاسی ماکرو 1:1، همه چیز در مورد تراکم پیکسل است. چون وقتی عکس D850 را برای مطابقت با تصاویر D7500 برش میدهید، به اندازهای پیکسل از دست میدهید که D7500 برنده میشود (البته نه چندان).
با این حال، دوربین های فول فریم نیز برای عکاسی ماکرو عالی هستند. خلاف این امر فکر نکنید. اگر عکسهایی میگیرید که حداکثر بزرگنمایی را ندارند، آنها هنوز هم تمامی مزایای معمول خود را نسبت به سنسورهای کوچکتر دارند. بنابراین، یک دوربین فول فریم (FX) هنوز هم به طور کلی برای عکسهای ماکرو بهتر از دوربینهای کراپ سنسور (DX) یا (aps-c) است. در سایر سبک های عکاسی، وضعیت متفاوتی وجود دارد.

بهترین DSLR برای عکاسی ماکرو: کانن یا نیکون
در تمامی ژانرهای عکاسی، کانن و نیکون (و سونی و دیگران) از نظر کیفیت به قدری نزدیک هستند که دقیقا نمیتوان گفت کدام یک «بهتر» هستند. مطمئناً تفاوتهایی وجود دارد، اما به ندرت پیش میآید که دوربینی نقصی داشته باشد که عکاسی را برای کاربران معمولی عذاب آور کند.
این مورد در مورد عکاسی ماکرو نیز صدق میکند؛ اما باید برخی ملاحظات اضافی را در نظر داشته باشید. دوربین های کانن دیافراگم را مانند دوربین های برندهای دیگر محاسبه نمی کنند. به طور خاص، هنگامی که با بزرگنمایی های بالایی مانند 1:1 عکاسی می کنید، دوربین های کانن مقدار دیافراگم شما را اشتباه می خوانند. ممکن است بگوید f/11، اما همه چیز در مورد عکس (پراش، عمق میدان، و نوردهی) طوری عمل می کند که گویی در حال عکاسی با f/22 هستید.
دلیلش این است که دیافراگم، در هر لنزی، شروع به انجام کارهای غیرمنتظره در چنین بزرگنمایی بالایی می کند. به طور خلاصه، دیافراگم شما از نظر فیزیکی یک اندازه خاصی است، اما مانند اندازه دیگر عمل می کند. نیکون، سونی و سایر سازندگان همگی دیافراگم صحیح را به شما می گویند (که در این مورد f/22 بود)، در حالی که کانن اینطور نیست. بنابراین، هنگام عکاسی از دوربین های کانن، باید این را در نظر داشته باشید. حل این مشکل غیرممکن نیست، اما دانستن در مورد آن مهم است. هر چه بیشتر بزرگنمایی ها را دستکاری کنید، این مشکل بیشتر میشود.

در بخش های بعدی به عمق میدان، فوکوس و ترکیب بندی در عکاسی ماکرو خواهیم پرداخت. از منوی زیر برای رفتن به بخش بعدی استفاده کنید، که نحوه فوکوس برای عکسهای کلوزآپ را توضیح میدهد که یکی از مهمترین (و دشوار ترین) تکنیکهایی عکاسی ماکرو میباشد.
-
عمق میدان در عکاسی ماکرو (Macro)
عمق میدان برای عکس های کلوزآپ در عکاسی Macro
در عکاسی غیر ماکرو، سوژه لزوما خصوص به دوربین نزدیک نخواهد بود و شاید 5 یا 6 متر یا حتی به اندازه افق از دوربین فاصله داشته باشد. در این فواصل، دیافراگم معمولی f/8 یا f/11 یک صحنه شارپ را از جلو به عقب ثبت میکند (به غیر از عکسهای تله فوتو شدید؛ زیرا تلهفوتوها عمق میدان کمتری دارند).
عکاسی ماکرو متفاوت است. هنگام ثبت عکسهای کلوزآپ با عمق میدان بسیار کمی مواجه میشوید (حتی در مقادیر دیافراگم کوچک). در بزرگنمایی 1:1، عمق میدان شما ممکن است به قدری باریک باشد که نتوانید سر و پای مگس را همزمان واضح نشان دهید، حتی اگر فقط چند میلی متر از هم فاصله داشته باشند!

عمق میدان کم با چالش دیگری در عکاسی ماکرو به نام کمبود نور کافی مرتبط است. چهار دلیل اصلی وجود دارد که چرا باید با نور بسیار کم در عکاسی ماکرو کار کنید:
- دوربین شما معمولاً مقداری از نور طبیعی را مسدود می کند.
- ممکن است فلاش شما در زاویه مناسبی قرار نگیرد که سوژه شما را روشن کند.
- استفاده از دیافراگم هایی مانند f/11،f/16 یا کوچکتر برای به دست آوردن عمق میدان کافی ضروری است، اما آنها نور را کاهش می دهند.
- جهت کاهش تاری ناشی از حرکت دوربین (که در عکاسی کلوزآپ از بزرگنمایی نیز استفاده میشود) و همچنین تیره کردن تصویر، باید از سرعت شاتر بسیار بالایی استفاده کنید.
این مسائل در کنار هم سبب میشوند عکسهای کلوزآپ شما طوری به نظر برسد که انگار در وسط روز روی لنزتان درپوش گذاشتهاید. بنابراین، چگونه عمق میدان را با ثبت نور کافی متعادل کنید؟ چند راه وجود دارد که هر کدام روش های خاص خود را دارند.
روش 1: دیافراگم خود را باز کنید
ممکن است بخواهید در عکاسی ماکرو از عمق میدان باریکی استفاده کنید. تا جایی که حتی نتوانید یک کل سر مورچه را شارپ نشان دهید. اگر مشکلی با آن ندارید، کافی است دیافراگم لنز خود را تا حد امکان باز کنید یا فقط کمی اندازه دیافراگم را کاهش دهید. (چیزی بین f/2.8 تا f/5.6 کفایت میکند)، اکنون میتوانید عکسهای ماکرو بگیرید.
مزیت این رویکرد این است که جهت خوب به نظر رسیدن عکسهای ماکرو، نیاز نیست نگران تنظیمات نورپردازی پیچیده یا اصلاحات نرمافزاری باشید، زیرا شما نور کافی در اختیار دارید. نکته منفی این است که فوکوس کردن دستی لنز در نزدیکترین بزرگنمایی تقریبا غیرممکن می شود، زیرا اساساً عمق میدان وجود ندارد.
به همین دلیل اگر سعی دارید از سوژه هایی که کمی بزرگتر هستند، در محدوده بزرگنمایی 1:4 تا 1:10 عکس بگیرید، این روش بسیار کارساز است. با این حال اگر می خواهید عکس هایی در اندازه واقعی با بزرگنمایی 1:1 بگیرید، به هیچ وجه توصیه نمیشود.

روش 2: کاهش اندازه دیافراگم و استفاده از فلش
روش بعدی روشی است که من شخصا از آن استفاده می کنم؛ این است که اندازه دیافراگم را تا یک مقدار کوچک کاهش دهید. منظورم از کوچک، دیافراگم f/16 یا f/22 است. مزیت استفاده از چنین دیافراگم کوچکی این است که راحتتر میتوانید سوژهتان را در فوکوس قرار دهید (هرچند هنوز هم سخت است) و عمق میدان شما قابل کنترل میشود.
در این روش استفاده از فلاش غیر اجتناب است، زیرا شما مقدار زیادی نور از دست می دهید. علاوه بر این، پراش (diffraction) تأثیر قابل توجهی بر وضوح عکس های شما دارد. به خاطر داشته باشید که یک تصویر f/22 با پراش، بسیار واضح تر از یک عکس f/4 بدون عمق میدان به نظر می رسد.

روش 3: انباشتن مجموعه ای از عکس های ماکرو (Focus Stacking)
روش دیگر، انباشتن فوکوس یا focus stacking است. این روش شامل گرفتن عکس در دیافراگمهای «متوسط»، با پراش کمتر اما عمق میدان کم (معمولاً f/8 یا f/11) میشود.
جهت مقابله با این عمق میدان کوچک، چندین عکس در فواصل فوکوس مختلف میگیرید و بهترین بخشهای هر یک را هنگام ویرایش به هم میچسبانید. برای مثال، ممکن است یک عکس بگیرید که در آن سر یک حشره در فوکوس است، در عکس دیگر بال ها در فوکوس هستند، و در عکسی دیگر پاهای عقب در فوکوس هستند. می توانید آنها را در یک عکس واضح از جلو تا عقب با هم ادغام کنید. در Photography Life نیز یک آموزش جداگانه در مورد انباشتن فوکوس وجود دارد.
این روش دو جنبه مثبت دارد: اول اینکه کیفیت تصویر بسیار بالا میرود، زیرا مشکلی درباره پراش وجود ندارد. دوم، این قابلیت وجود دارد که عمق میدان را به شکل مصنوعی گسترش دهید تا هر سوژه ای را بتوانید کاملاً واضح نشان دهید، حتی در بزرگنمایی های بالا.
با این حال، نقاط ضعفی نیز وجود دارد. انباشتن فوکوس معمولاً به استودیو و سه پایه محدود می شود زیرا نیاز به فوکوس دقیق است. نکته منفی دیگر زمان است. برای داشتن حداکثر کیفیت، ممکن است لازم باشد دهها عکس را در یک عکس ترکیب کنید، که میتواند به ساعتها کار عکاسی و ویرایش منجر شود. شما همچنین به نرم افزار خاصی نیاز دارید تا تصاویر focus-stacked را با هم ترکیب کند (مثلا Photoshop یا Helicon Focus). گزینه های بهتر و تخصصی تر، هزینه های بیشتری دارند.
بزرگترین مشکل این است که سوژه باید کاملاً ثابت باشند. پیدا کردن حشراتی که حرکت نمی کنند ممکن است، اما آسان نیست. این روش در صبح زود بهترین کارایی را دارد؛ هنگامی که گیاهان یا حشرات خوابآلود هستند و منتظر بیرون آمدن خورشید میباشند.
این روش نیز نسبتاً پرهزینه است، زیرا به تعدادی تجهیزات اختصاصی نیاز دارید. یک سه پایه محکم، یک سر سه پایه، یک ریل فوکوس ماکرو و یک نرم افزار ویژه؛ همه اینها الزامات اختصاصی روش فوکوس استکینگ هستند.

روش 4: کج کردن صفحه فوکوس
آخرین راه برای افزایش عمق میدان، خرید نوع خاصی از لنزهای ماکرو به نام لنز تیلت شیفت است. این لنزها به شما امکان کج کردن عمق میدان را در امتداد سوژه خود میدهند. به عنوان مثال قادر خواهید بود همزمان روی سر و بالهای یک حشره فوکوس کنید، حتی اگر هر دوی آنها فواصل متفاوتی از لنز داشته باشند. در کل، میتوانید کل یک حشره را در عکس با دیافراگم بسیار معقولتر از حالت عادی واضحتر کنید.
در اینجا معایب زیادی وجود دارد. اولا لنزهای ماکرو تیلت شیفت (مانند Nikon PC-E 85mm f/2.8D) به شکل کارکرده حداقل 1000 دلار و نو تا 1800 دلار قیمت دارند! آنها معمولاً روی ماکرو 1:1 فوکوس نمی کنند و به جای آن روی حدود 1:2 فوکوس دارند. آنها فقط فوکوس دستی دارند و استفاده از آنها بدون سه پایه دشوار است. چنین لنزهایی عمدتاً در کارهای استودیویی برای سوژههای غیر متحرک مورد استفاده قرار میگیرند که در این مورد خیلی ها فوکوس استکینگ را ترجیح میدهند. این به معنای بدی این روش نیست؛ اما چون بسیار تخصصی است، اکثر عکاسان به طور کلی لنزهای شیب دار را بهترین گزینه نمی دانند.
کدام روش برای گرفتن عمق میدان کافی بهتر است؟
اکثر عکاسان ماکرو بسته به موقعیت، ترکیبی از روش های فوق را بکار میگیرند. من شخصاً استفاده از فلاش و دیافراگم کوچک برای عکاسی ماکرو با بزرگنمایی بالا را ترجیح می دهم. برای عکاسی از سوژههای بزرگتر مانند سنجاقک و مارمولک، از دیافراگم بازتر استفاده میکنم و در نور طبیعی عکس میگیرم. با تمرین کافی متوجه خواهید شد که برای هر سناریو از کدام یک از این روش ها استفاده کنید و تنظیم دوربین تان را به راحتی انجام خواهید داد.
قدم بعدی در گرفتن عکس های ماکرو خوب، فوکوس مناسب است. این موضوع در این بخش بعدی پوشش داده میشود و شامل جزییاتی است که ممکن است با انتظارات شما متفاوت باشد.
-
فوکوس در عکاسی ماکرو (Macro)
فوکوس در عکاسی ماکرو
در عکاسی ماکرو با بزرگنمایی بالا، مقداری از سوژه شما که در فوکوس قرار دارد حتی در دیافراگمی مانند f/32، بیش از چند میلیمتر نخواهد بود. با توجه به اینکه نبض شما باعث میشود دستهایتان تا چند میلیمتر تکان بخورند، قرار دادن دقیق فوکوس روی یک حشره میتواند دشوار باشد. شما یا باید عکسهای تان را بین نفسها و ضربانهای قلب خود بگیرید و یا ممکن است فوکوس برایتان غیرممکن میشود.

در این فاصله، سیستم فوکوس خودکار در جدیدترین دوربینهای DSLR و دوربینهای بدون آینه نیز نمیتواند با حرکات دست شما هماهنگی داشته باشد. اگر سعی کنید با بزرگنمایی بالا فوکوس خودکار انجام دهید، به خصوص در بزرگنمایی 1:1، کاری از پسش نخواهید برد و ناامید میشوید. در صورت استفاده از سه پایه نیز، ممکن است سیستم فوکوس دوربین شما نتواند روی سوژه قفل شود.
همه چیز از دست نرفته است. هنوز هم گرفتن عکس های ماکرو واضح با بزرگنمایی 1:1، حتی به صورت دستی ممکن است. اما به تکنیک های خاصی نیاز دارد که تمامی آنها را پوشش خواهیم داد. البته توجه داشته باشید که اگر از سه پایه استفاده میکنید نیازی به استفاده از مطالب زیر نیست. در عوض، میتوانید بدون هیچ مشکلی از فوکوس خودکار یا فوکوس دستی live-view استفاده کنید.

آسانترین تکنیک: فوکوس دستی
در فواصل ماکرو 1:1 باید به صورت دستی فوکوس کنید، زیرا سیستم فوکوس خودکار در هر دوربینی آنقدر سریع نیست تا با حرکات دست شما هماهنگ باشد. با این حال، این ممکن است آن چیزی نباشد که شما فکر می کنید.
برخی از عکاسان از فوکوس دستی به روش اشتباه برای عکاسی ماکرو استفاده میکنند. آنها دوربین را تا حد امکان ثابت نگه می دارند و حلقه فوکوس را برای فوکوس به چپ یا راست می چرخانند و زمانی که تصویر منظره یاب شارپ به نظر میرسد، عکس می گیرند. اما عکاسی ماکرو به این سادگی نیست! این روش ممکن است برای فوکوس دستی در عکسهای غیر ماکرو مناسب باشد، اما برای عکاسی ماکرو دستی مناسب نیست. حرکات دست حین فوکوس سبب لرزیدن فریم می شود و تغییر سریع فوکوس را غیرممکن میسازد.
در عوض، بهترین روش این است که لنز ماکرو خود را در بزرگنمایی مشخصی ثابت نگه دارید. سپس در حالی که از منظره یاب به صحنه نگاه می کنید، به آرامی دوربین را به اندازه چند میلیمتر به جلو و عقب حرکت دهید (گاهی اوقات روی یک چوب یا مونوپاد)؛ هرگاه تصویر منظرهیاب واضح بود، عکس بگیرید.
اگرچه این روش فوق العاده نیست، اما برای عکسهای 1:1 از حشرات اندازه مگس مناسب است. بدون داشتن سه پایه هیچ روش بهتری وجود ندارد. با تمرین بیشتر میتوانید تصاویر بهتری ثبت کنید. هرگونه پیشرفت در عکاسی با چنین بزرگنمایی یک دستاورد محسوب میشود!

فوکوس در بزرگنمایی های گسترده تر
اگر قصد بزرگنمایی سوژه خود تا بیشترین حد ممکن را ندارید، فوکوس خودکار معمولا برای عکاسی ماکرو دقیق تر است. اگر طول سوژه شما حدود ده سانتی متر (4-5 اینچ) باشد، فوکوس دستی دیگر هیچ مزیت عمده ای ندارد. من حالت فوکوسAF-C (که همچنین به عنوان Continuous یا AI-Servo شناخته میشود) را توصیه میکنم، زیرا همچنان دستهای شما به اندازهای حرکت دارند که بخواهید دوربینتان دائماً برای بهترین فوکوس در این بزرگنماییها تنظیم شود.
تراز کردن سوژه ماکرو با عمق میدان
همانطور که در طول این مقاله گفته شد، صرف نظر از دیافراگم، عمق میدان برای عکاسی ماکرو بسیار کم است. یکی از راههایی که میتوانید از چنین موقعیتهای چالشبرانگیزی حداکثر استفاده را ببرید، این است که سوژه خود را تا حد امکان موازی با عمق میدان خود قرار دهید. در عکس زیر با وجود عمق میدان کم، سنجاقک کاملا شارپ است.

در سایر عکسها، باید انتخاب کنید که روی کدام قسمت از حشره فوکوش شود. به طور کلی چشم های حشره انتخاب میشوند، زیرا مهمترین بخش یک تصویر هستند. با این حال گاهی اوقات ممکن است به الگوی بالها اهمیت بیشتری بدهید، مثلا در کفشدوزک و پروانهها. در هر صورت، فوکوس بخش مهمی از عکاسی ماکرو به شمار میرود. اگر میخواهید بیشتر بدانید، میتوانید مقاله جامع ما را در این زمینه بررسی کنید.
روش گام به گام در عکس های ماکرو
یکی از بهترین راهها برای حرفهای شدن در عکاسی ماکرو یا هر ژانر دیگری، دانستن دقیق مراحلی است که باید انجام دهید، حتی اگر این مراحل را قبل از گرفتن عکس فرا بگیرید. در عکاسی ماکرو، اگر میخواهید عکسهای کلوزآپ با بزرگنمایی بالا گرفته و از یک فلاش بهعنوان منبع اصلی نور استفاده کنید، باید مراحل زیر را طی کنید:
- یک مونوپاد خریده یا یک چوب پیدا کنید.
- از یک فلاش قوی استفاده کرده و از دیفیوزر برای ملایم کردن نور استفاده کنید. اگر دیفیوزر ندارید، خودتان آن را بسازید. با مقوا، فویل قلع، نوار و دستمال کاغذی آزمایش کنید. همچنین، آموزش جامع ما در مورد نورپردازی عکاسی ماکرو را بررسی کنید.
- یک لنز ماکرو روی دوربین خود قرار دهید و آن را روی فوکوس دستی با بزرگنمایی مورد نظر خود تنظیم کنید.
- تنظیمات نوردهی صحیح را انتخاب کرده تا نور کافی را بگیرید. اگر فلاش منبع اصلی نور شما است و با بزرگنمایی 1:1 عکاسی می کنید، از سریع ترین سرعت شاتر استفاده کنید تا با فلاش شما همگام شود (معمولاً 1/200 یا 1/250 ثانیه) و از دیافراگم f/16 تا f/22 استفاده کنید.
- هنگام روشن شدن فلاش در حالت دستی با قدرت تقریبا 1/4، ایزو را روی هر مقداری که نوردهی دقیقی می دهد تنظیم کنید. این امر اختیاری به نظر می رسد و همینطور نیز میباشد، و به خوبی نیز کار می کند. چون شما برای کمک به جمعآوری نور، روشنترین فلاش ممکن را میخواهید؛ و اگر روشنایی فلاش شما از 1/4 قدرت بیشتر باشد، معمولاً شارژ مجدد بین نوردهیها خیلی طول میکشد. بنابراین، ایزوی را انتخاب کنید که منجر به فلاشی با قدرت 1/4 شود.
- فلاش را به حالت TTL (اتوماتیک) تغییر دهید. با این حال، حتی اگر در حالت خودکار است، به لطف مرحله 5، حدود یک چهارم قدرت را دارد!
- برای دریافت نوردهی دقیق، باید جبران نوردهی فلاش خود را تا چند استاپ تنظیم کنید. جبران فلاش در عکاسی ماکرو در حدود +2 یا حتی +3 عادی است.
- در این مرحله تنها تنظیم خودکار شما فلاش خودکار است که بسته به بازتابی سوژه تنظیم میشود. تمام تنظیمات دیگر شما مانند دیافراگم، سرعت شاتر و ISO ثابت خواهند ماند. نگران تغییر آنها نباشید.
- دوربین را روی یک مونوپاد یا چوب قرار دهید، با فرضی اینکه مانعی برای رسیدن به سوژه در ارتفاع مناسب ایجاد نمی کند.
- حشرهای را پیدا کنید که به اندازه کافی در جایی بنشیند تا بتوانید از آن عکس بگیرید؛ بهتر است به اندازه یک مگس خانگی یا بزرگتر باشد.
- فوکوس کنید (با استفاده از تکنیک فوکوس دستی که در این مقاله بررسی کردیم)، و عکس بگیرید!
- در مرحله ویرایش مراقب لکه های گرد و غبار باشید و تمام!
بخش بعدی ترکیب بندی است که در عکاسی ماکرو به رویکردهای متفاوتی نسبت به عکاسی معمولی نیاز دارد.
-
ترکیببندی در عکاسی ماکرو (Macro)
ترکیب بندی در عکاسی ماکرو
در عکاسی ماکرو، اصول اولیه یک ترکیب بندی زیبا همانند سایر سبک هاست. برای مثال، تعادل وزن ترکیبی فریم همچنان مهم است و باید مثل همیشه جزئیات اضافی را از تصویر حذف کنید. با این حال، برخی از جنبه های ترکیب بندی بیشتر از آنچه که قبلا بودند، برجسته می شوند.

به پس زمینه خارج از فوکوس توجه کنید
یکی از نکات اصلی برای ترکیب بندی در عکاسی ماکرو، توجه به پس زمینه است. از آنجایی که پسزمینه بسیار دور از فوکوس قرار دارد، مهم است که آن را تا حد امکان خوب جلوه داده و سوژه خود را تکمیل کنید. به عنوان مثال از یک زاویه پایین، می توانید آسمان آبی بدون فوکوس را در عکس خود ثبت کنید. میتوانید از برگ های پاییزی و چمن سبز برای پسزمینه خود استفاده کنید که با بسیاری از موضوعات به خوبی کار می کند. برای پسزمینه میتوانید از یک دوست که پیراهن روشنی پوشیده است درخواست کنید که پشت سوژهتان قرار گیرد. خلاق باشید!
عکس زیر توجهات را به خود جلب می کند؛ زیرا کنتراست رنگی سنجاقک نارنجی روشن در پس زمینه سبز، قوی است. اگر به دنبال چنین کنتراستی باشید، شانس بیشتری برای گرفتن عکس های برجسته خواهید داشت.

هنگامی که شما روی سوژه فوکوس می کنید، اتفاقات جالبی میتواند در پس زمینه رخ دهد! اگر از فلاش برای روشن کردن یک صحنه با بزرگنمایی 1:1 یا 1:2 استفاده کنید، ممکن است متوجه شوید که پسزمینه تصویر تیره میشو (اگر پسزمینه کاملاً سیاه نباشد).
این حالت به دلیل خاصیت نور اتفاق می افتد. اگر فاصله شما از منبع نور دو برابر شود، مقدار نوری که دریافت می کنید به یک چهارم کاهش می یابد. اگر فلاش (یا دیفیوزر) شما بسیار نزدیک به سوژه باشد، (تعریف عکاسی ماکرو)، پس زمینه دور نسبتاً هیچ نوری دریافت نمی کند. فلاش بسیار روشن تر از نور روز است و حتی نور خورشید در ظهر ممکن است آنقدر قوی نباشد که پس زمینه را تا حد قابل توجهی روشن کند. در نتیجه حتی در فضای باز یک ظاهر بسیار استودیویی خلق میشود؛ مانند عکس زیر که در یک روز آفتابی در حیاط خانه من با فلاش به عنوان تنها منبع نور مهم گرفته شده است.

علاوه بر همه اینها، مهم است بدانید که چگونه رنگهای خاص میتوانند از نظر ترکیب، تعادل یکدیگر را حفظ کنند. رنگ های قرمز و نارنجی برجسته هستند و توجه چشم را به خود جلب می کنند، در حالی که رنگ های سردتر (سبز، آبی و بنفش) به طور طبیعی در پس زمینه محو می شوند.
از زاویه ها به نفع خود استفاده کنید
نکته دیگر این است که زاویه دوربین می تواند اشیا را در فوکوس قرار داده یا از آن خارج کند. بر اساس هندسه پایه هر سه نقطه در فضا را می توان با یک صفحه به هم متصل کرد، مهم نیست آن نقاط کجا هستند. کاربرد این قانون در عکاسی این است که حداقل سه عنصر از یک عکس را حتی اگر در فواصل متفاوتی با دوربین قرار داشته باشند، همیشه می توانند در یک صفحه فوکوس قرار گیرند.
برای مثال اگر این سه جسم، سر خرچنگ و دو پنجه جلویی آن باشند، باید دلیل اهمیت این سه مشخص شود. تنها کاری که باید انجام دهید این است اطراف دوربین حرکت داده تا آن اجسام در صفحه فوکوس قرار بگیرند؛ سپس می توانید عکسی مانند عکس زیر بگیرید، جایی که عناصر مهم واضح هستند:

اهمیت رنگ ها در عکاسی ماکرو
در عکاسی ماکرو، رنگ ها به شدت برجسته می شوند. عکاسی با فرمت RAW بدون در نظر گرفتن سوژه همیشه مهم است و استفاده حداکثری از جزئیات رنگی در عکاسی بسیار حیاتی است.
یکی از دلایل چنین رنگهای زندهای این است که هنگام عکاسی از نمای نزدیک، جو بسیار کمی بین لنز و سوژه وجود دارد. بنابراین اگر هوا مهآلود باشد، واضحترین عکس های ماکرو را ثبت خواهید کرد.
همچنین، هرچه بیشتر و بیشتر به سوژه فوکوس کنید، جزئیات رنگی ریزی را مشاهده میکنید که معمولاً قابل مشاهده نیستند. به عنوان مثال آیا می دانستید که چشم مرکب در گونه های خاصی از مگس ها، رنگین کمانی است؟ ما نمیتوانیم هیچ یک از این موارد را با چشم غیرمسلح ببینیم، اما با یک لنز ماکرو با بزرگنمایی 1:1 این کار شدنیست. رنگ ها یکی از دلایل جالب بودن عکاسی ماکرو هستند.

چگونه به سوژه کلوزآپ نزدیک شویم؟
حشرات ترسو هستند. برای مثال سنجاقکها زمانی که هر چیزی وارد میدان دید آنها شود پراکنده میشوند و حشرات کوچکتر هر زمانی که بخواهند پرواز میکنند. نزدیک شدن به یک حشره بی قرار به مهارت و شانس نیاز دارد. برخی از تکنیکها وجود دارد که میتوانید برای بهبود شانس خود از آنها استفاده کنید. این نکات بسته به نوع خاصی از حشراتی که از آن عکس می گیرید متفاوت خواهد بود.
برای سنجاقکها بهتر است به آرامی حرکت کرده و در حالی که به آرامی از پهلو به پهلو حرکت میکنید، به حشره نزدیک شوید. سنجاقکها به طور غریزی هرگاه چیزی مستقیماً به سمت آنها حرکت کند یا مستقیماً از آنها دور شود (حتی آهسته) به سرعت فرار میکند. با این حال حرکت از پهلو به هیچ وجه تاثیری روی سنجاقک ندارد؛ سعی کنید یک گام کوچک و آهسته رو به جلو بردارید، چند ثانیه به آرامی به پهلو بچرخید، سپس یک قدم دیگر به جلو بردارید. اگر بین مراحل ده یا پانزده ثانیه صبر کنید، سنجاقک ممکن است وجود شما را فراموش کند. استفاده از این تکنیک به شما این امکان را میدهد که عکسهای ماکرو فوقالعادهای از سنجاقک بگیرید.

زنبورها به راحتی نمی ترسند. آنها همیشه روی کار خود بسیار متمرکز اند و فقط پس از اتما جمع آوری گرده، گل را ترک میکنند. حرکات سریع انجام ندهید: نیازی هم نیست که به شدت آهسته و ساکت باشید. سخت ترین قسمت در مورد عکاسی از زنبورها این است که به ندرت ساکن هستند. برای گرفتن عکس زیبا از زنبور، سادهترین کار این است که از قبل روی یک نقطه از گل فوکوس کنید، سپس منتظر بمانید تا زنبوری که در آن نزدیکی است روی آن منطقه بنشیند. این مورد، بسته به حرکات سوژه شما ممکن است کمی زمان ببرد.

مگس ها کمی ترسو تر هستند، اما عکاسی از آنان آسان است. بهترین بخش در مورد مگس ها این است که آنها معمولاً به هیچ وجه به حرکات آهسته واکنش نشان نمیدهند. نزدیک شدن به آنها بدون ترساندن آنان میسر است. فقط از حرکات ناگهانی خودداری کرده و تنظیمات دوربین خود را به آرامی تغییر دهید. تنها نکته آزاردهنده در مورد عکاسی از مگس ها این است که آنها دوست ندارند برای مدت طولانی در یک مکان بایستند. بنابراین، با نزدیک شدن چیزی سریعا پرواز می کند. پس آهسته و با دقت حرکت کنید.

با وجود حشرات غیر پروازی، نیازی به نگرانی در مورد ترساندن آنها ندارید. برای مثال کفشدوزک ها، ملخ ها و برخی مورچه ها می توانند پرواز کنند، اما معمولاً این کار را نمیکنند. آنها آنچنان از عکاسان نمیترسند (در این میان ملخها ترسو ترین هستند). مسئله این است که این حشرات تمایل دارند خیلی سریع حرکت کنند که این امر تمرکز روی آنها را سخت می کند.

پروانهها به نزدیک شدن بسیار حساس هستند؛ اما به دلیل اندازهشان به راحتی میتوان عقب ایستاد و عکس گرفت. اگر پروانه ای را پیدا کردید که به اندازه کافی در یک مکان می ماند، فرصت خوبی برای گرفتن یک کلوزآپ زیبا یافتهاید.

عنکبوت ها بهترین دوست عکاسان هستند. آنها اکثر به سختی حرکت می کنند و به اندازه کافی بزرگ هستند که به راحتی در فوکوس قرار گیرند. تارهای عنکبوت می توانند در عکس ها عالی به نظر برسند (خصوصا با نور پشتی قطرات باران توسط خورشید). اما برخی از تارها فقط حواس را پرت می کنند. سعی کنید از عنکبوت های جهنده عکاسی کنید، زیرا آنها به ندرت حرکت می کنند. اکثر عنکبوت ها از نزدیک “زیباتر” به نظر می رسند. ناگفته نماند، آنها تقریباً بی ضرر هستند، به ندرت نیش می زنند و اگر نیش بزنند حتی به بدی نیش پشه هم نمیرسد.

برای حشرات کوچک، سعی کنید از قرار گرفتن سایه خود بر روی آنها جلوگیری کنید. این نکته خوبی برای نزدیک شدن بیشتر به این موجودات است. اگر بین آنها و خورشید قرار نگیرید، حشرات کوچک شما را نادیده میگیرند. با این حال، کوچکترین حشرات تنها مواردی هستند که تحت تأثیر فلاش دوربین قرار می گیرند. برخی از آنها هر بار که فلاش خود را روشن می کنید می پرند و معمولاً سریعتر از شاتر دوربین هستند؛ بنابراین در نهایت با یک کادر خالی مواجه می شوید! این فقط نمونه دیگری از جذابیت این موجودات کوچک است.
یک درخواست اخلاقی برای عکاسی ماکرو
ما در آکادمی هنر میخواهیم درخواستی برای آسیب نرساندن به سوژههای ماکرو ارائه کنیم. امروزه در تعداد زیادی از عکسهای ماکرو، عکاسان سوژههای خود را یک شب در فریزر قرار میدهند، سپس آن را در یک محیط کاملاً عالی استودیویی (مملو از قارچ، بارش قطرات از بطریهای آب و حوضچههای آب) قرار داده و به عکاسی میپردازند.
چنین عکس های آزاردهندهای برای شهرت کلی عکاسان ماکرو یک تهدید هستند و برای موجودات سوژه، مضر محسوب میشوند. ناگفته نماند که چنین عکاسانی اغلب به صورت عمومی فراخوان می شوند و در نهایت با مجموعه ای از مقالات و انتقادات منفی مواجه می شوند. اگر مجذوب عکاسی ماکرو و عادات و زندگی باورنکردنی حشرات و موجودات کوچک شده اید، از شما می خواهیم که جزو این افراد نباشید.
خلاصه و نکات نهایی عکاسی ماکرو
امیدواریم این مقاله شما را در مسیر درستی قرار داده باشد تا ثبت تصاویر زیبای ماکرو را آغاز کنید. مسلماً جنبه های فنی عکاسی ماکرو مهم هستند، اما همانند بسیاری از ژانرهای عکاسی، ملاحظات عملی ترکیب بندی و یافتن سوژه ها بسیار مرتبط تر به ثبت عکس های عالی میباشند. در عکاسی ماکرو، بهترین سوژه ها شاید فراتر از حیاط خلوت شما نباشند. اگر بتوانید با مقداری خاک و پشه مقابله کنید، گنجینه های پنهانی را در هر جایی خواهید یافت.
در نهایت، در پایین چند نکته و ایده برای عکاسی ماکرو آورده شده که به شما در شروع کار کمک می کند:
- به دنبال سوژه هایی فراتر از حشرات و گیاهان باشید. شما می توانید عکس های ماکرو جذابی را از اشیائی مانند یک مداد یا حتی از قطرات آب در یک استودیو بگیرید. من چندین عکس ماکرو استثنایی از ظروف نقره با پسزمینه ای تاریک دیده ام.
- حوضچهها و جویبارها را زیر نظر بگیرید. حشرات برای نوشیدن آب و علاقه بسیار در اطراف آبراه ها دیده میشوند. اگر نمیدانید برای گرفتن عکسهای ماکرو خوب به کجا بروید، به نزدیک یک منبع آبی بروید.
- فصل ها را در نظر داشته باشید. در زمستان، ممکن است تعداد زیادی حشره برای عکاسی وجود نداشته باشد، اما بسته به جایی که زندگی می کنید می توانید دنیای کاملی از یخ و دانه های برف را برای عکاسی داشته باشید.
- در اوایل روز شروع به گرفتن عکس های ماکرو کنید. هنگام طلوع خورشید، حشرات را خواهید دید که در کنار قطرات آب منتظر طلوع خورشید هستند. بدین ترتیب زیباترین عکس های ماکرو را ثبت میکنید.
- آستین بلند بپوشید. همانقدری که حشرات را دوست دارم، گاز گرفتن را دوست ندارم. اگر از موجودات کوچک عکس می گیرید، احتمال اینکه پشه ها و سایر حشرات گزنده در نزدیکی شما باشند زیاد است. در شرایط آبوهوایی بد از آستین بلند، کفش های بسته و توری سر استفاده کنید. همچنین اگر در قلمرو پشه ها هستید، حتی در هوای گرم، دستکش بپوشید. من به طور کلی توصیه می کنم از اسپری حشرات خودداری کنید، به این دلیل که ممکن است موجوداتی را که می خواهید از آنها عکس بگیرید خواهید ترساند!
- نورپردازی خوب را یاد بگیرید. عکس های با فلاش به یک اندازه خوب نیستند. برای به دست آوردن یک تنظیم نور خوب و طبیعی، مقداری آزمون و خطا نیاز است. اولین عکس های شما ممکن است جعلی و غیرطبیعی به نظر برسند. تصویر زیر به طور کامل توسط فلاش روشن شده است، اما نور بسیار دلپذیری دارد.
- از عکاسی ماکرو لذت ببرید! این یکی از لذت بخش ترین ژانرهای عکاسی است؛ اما در ابتدا به راحتی ناامید می شوید. حتی در بهترین شرایط ممکن، keeper rate من برای عکس های ماکرو دستی 1:1 کمتر از 50 درصد بوده است و مدتی است که این کار را انجام می دهم. حتی ثبت دو یا سه تصویر شارپ موفقیت بزرگی محسوب میشود و با تمرین بسیار پیشرفت خواهید کرد.
