در عکاسی راهها و مفاهیم بسیاری برای انتقال یک “حس خاص” به بیننده وجود دارد. میتوان به بیانی استعاری گفت که هر عکاس جعبه ابزاری دارد که هر کدام از این ابزار، راهی برای گنجاندن پیام و احساسات مورد نظر او در عکس است. بافت، یکی از این ابزار است. برای درک بهتر مفهوم بافت در عکاسی ابتدا به تصاویر زیر نگاهی بیاندازید:



بافت در عکاسی به چه معناست؟
تعریف بافت در عکاسی تفاوت چندانی با سایر زمینهها ندارد. تصور کنید میتوانید دستتان را داخل یک عکس ببرید و سوژهها را لمس کنید. شن بافتی نرم و دانه دانه دارد. صخرههای ساحل، سنگی و سفت اند و پارچهی ساتن صاف و نرم است. همهی این مثالها نمونههایی از بافت در عکاسی هستند. بافت بیشتر به “جزئیات” سوژه یا پسزمینه مربوط میشود تا اشکال بزرگ موجود در یک ترکیب بندی.
انتقال پیام و احساسات
بافت یکی از راحت ترین عناصر عکاسی برای توصیف و انتقال احساسات است چرا که معمولا کلماتی که برای توصیف بافت به کار میگیریم همان کلماتی هستند که برای توصیف احساسی که از لمس آنها به ما دست میدهد استفاده میکنیم.
بافت زبر، ظاهر و احساسی خشن به عکس میدهد. بافت نرم، حسی نرم و ملایم را منعکس میکند. هرچه بافت فضای بیشتری از عکس را اشغال کند، پیام احساسیای که حمل میکند واضحتر خواهد بود.
گاهی در مواردی استثنایی میبینیم که عکاس طوری از یک بافت نرم عکس گرفته است که حسی زبر و خشن را منتقل کند یا برعکس؛ عکسی دارای بافت زبر، حس نرمی را در خود دارد. برای انجام چنین کاری باید از سایر عناصر ترکیب بندی (مانند نور، تعادل، فضای مثبت و منفی) و خلاقیتتان کمک بگیرید. با این حال چنین کاری چندان معمول هم نیست.
چیزی که معمول است، تصاویری شبیه به تصاویر زیر است:



بافت به عنوان سوژه
گاهی اوقات بافت به جزئیات عکس محدود نمیشود و در واقع سوژهی اصلی عکس است. این نوع عکاسی، عکاسی انتزاعی یا آبستره (Abstract photography) نام دارد.

دلیل موفقیت چنین تصاویری این است که داستانی یکپارچه را روایت میکنند. از آنجایی که هیچ سوژهی دیگری در این عکسها وجود ندارد، در نهایت عکسی همگون و یکدست خواهیم داشت.
مشکلی که اکثر عکس ها دارند این است که پیام منسجمی در آن مشاهده نمیشود؛ عکاسی از بافت از چنین مشکلی ندارد. اگر یک بافت کل عکسی را گرفته باشد، پیام و احساسات آن عکس به اتحاد خوبی میرسند.

نکتهای که باید در نظر گرفت این است که ثبت چنین تصاویری به تنهایی کیفیت و زیبایی عکس را تضمین نمیکند. نوع بافتی که از آن عکس میگیرید نیز مهم است و باید جالب باشد. عواملی مانند نور و ترکیب بندی تاثیر مهمی در کیفیت تصویر دارند. با این حال ثبت تصاویری که بافت به عنوان سوژه ی آن است یکی از روشهای آسان برای ثبت و انتقال یکپارچگی است.
بافت به عنوان عنصری در ترکیب بندی
در بیشتر موارد، بافت تنها بخشی از عکس است و توجه مخاطب را زیاد به خود جلب نمیکند. مثلا اگر یک عکس پرتره بگیرید، احتمال اینکه توجه بیننده بیشتر به چشمان سوژه معطوف شود تا بافت پوست یا مو، بسیار بیشتر است.
اما حتی در چنین عکسهایی نیز نمیتوان نقش بافت را در شکل دادن به احساسات تصویر نادیده گرفت. شاید سوژه ی اولیه ی عکس شما کوهی در افق باشد. بدون در نظر گرفتن بقیه ی المان های عکس، سوژه ی عکس هیچ تغییری نمیکند، اما به هرحال تفاوت احساسی بزرگی میان یک دشت با تکه های ترک خوردهی سنگ و خاک در پسزمینه وجود دارد.

یکی از بخشهایی که باید همیشه در عکسهایمان به آن توجه کنیم، تاری پس زمینه است. در بسیاری از تصاویر، نقاط خارج از فوکوس، بخش زیادی از عکس را اشغال میکنند و با این کار تاثیر زیادی بر حس عکس میگذارند. نگاهی به تصویر زیر بیندازید:

در عکسی مثل عکس بالا وجود سایه روشنهای خشن و نه چندان مات نه تنها به بار احساسی عکس کمکی نمیکنند، بلکه توجه مخاطب را از سوژهی اصلی نیز پرت میکنند.
در عوض اگر به عکس زیر دقت کنید میبینید که پسزمینه به قدر کافی تار بوده و سوژه به خوبی از آن تفکیک شده است:

سوژهی دو عکس بالا یکسان است، ترکیب بندی نیز تفاوتی نمیکند و فقط برعکس شده. اما عکس دوم از کیفیت بیشتری برخوردار است زیرا بافت پس زمینه ملایمتر است و حواس ما را از سنجاقک منحرف نمیکند.
برای تغییر بافت پسزمینه (که میتوان به عنوان عمق میدان نیز از آن یاد کرد) کافی است تنظیمات دیافراگم را کمی تغییر دهید. پیشنهاد میکنیم تا مقالهی آکادمی هنر درباره دیافراگم را بخوانید تا بهتر بتوانید بافت مورد نظر خود را در عکسهایتان نشان دهید.
استفاده از بافت در عکس
گنجاندن بافت در عکس به هیچ عنوان موضوع نگران کنندهای نیست، بلکه تنها ابزاری دیگر برای القای پیام احساسی در اختیارتان قرار می دهد. با این وجود در بیشتر عکسها حتی عکسهای غیراستودیویی، با تغییر ترکیب بندی میتوانید کنترل خوبی روی بافت موجود در تصویر داشته باشید. تقریبا همیشه روشهایی برای تغییر بافت در عکس وجود دارد.
این تغییرات میتواند در مقیاس کوچکی مثل عکس سنجاقک باشد یا در مقیاس بزرگی مانند عکس زیر:

در این عکس صخرههای سفت و سختی در پیشزمینه داریم که با لطافت پسزمینه همخوانی نداشت؛ بنابراین عکس زیر را گرفتیم:
ترکیب بندی هر دو عکس یکی هستند اما بافت دومی نرم تر لطیف تر است.

حتی در ابتدا ممکن است دنبال سوژهی خاصی بگردید اما پس از کمی دقت، سوژهی دیگری برای ترکیب عکس پیدا کنید. مانند دو عکس زیر:

این عکس در خلاف جهت عکس قبلی و هنگام طلوع گرفته شده است.

نمیتوان گفت که هیچ یک از آنها بهتر یا بدتر از دیگری است، چیزی که سعی دارم بگویم این است که شما میتوانید به راحتی در حین جستجو برای پیدا کردن سوژههای مختلف، نتایج کاملا متفاوتی بگیرید. با توجه به زمانی از روز و جهتی که رو به آن عکاسی میکنید، قادر خواهید بود بافتهای کاملا متفاوت و بالطبع احساسات کاملا متفاوتی را ثبت کنید.
شاید متوجه شده باشید که بیشتر مواردی که تا اینجا ذکر کردیم و دیدیم، مربوط به عکاسی در نور طبیعی است. اگر در استودیو عکاسی میکنید که کنترل نامحدودی روی ترکیب بندی و بافت موجود در عکس خواهید داشت.
در اینجا از تعدادی ورق سفید طوری عکس گرفته شده که گویای حجم و ضخامت آنها باشد:

همان سوژه را با نور گرمتر و تغییر ترکیب بندی، به بافتی نرم تبدیل کردیم:

حتی اگر امکان عکاسی در استودیو برایتان فراهم نیست باز نگران نباشید چون این امکان هنگام ادیت عکس میسر میشود!
به عنوان مثال برای شدت بخشیدن به ترکهای دیوار، در لایت روم (Lightroom) نوار Clarity را روی 15+ و Texture را روی 5+ تنظیم کردیم:

فقط توجه داشته باشید که تنظیم نوارها روی کمترین یا بیشترین مقدار معمولا نتیجهی خوبی نمیدهد، مخصوصا در مورد تنظیمات Clarity لایت روم باید به این نکته دقت کنید وگرنه نتیجه زیادی اغراقآمیز میشود:
درست است که سلیقهی همه یکسان نیست، اما از نظر ما تصویر بالا مرز عکاسی را رد کرده و وارد هنر دیجیتال شده است. بنابراین برای جلوگیری از چنین مواردی بهتر است در تشدید یا کمرنگ کردن برخی بافتها، زیادهروی نکنید.
در آخر، تنظیمات دوربین نیز میتواند بر بافت عکس تاثیر بگذارد – و منظور فقط عمق میدان که پیش تر به آن اشاره کردیم، نیست. عکس زیر را برای تاکید بر لطافت و آرامی حرکت آب، بدون سه پایه و با سرعت شاتر 1/10 ثانیه ثبت کرده شده است:

استفاده از سرعت شاتر پایین، فیلتر، فلش و غیره همگی ابزاری برای ثبت بافتهای مختلف در عکس هستند.
جمعبندی
امیدوارم این مقاله به درک مفهوم بافت در عکاسی و نقش و تاثیر آن در عکس کمک کرده باشد. بافت مهمترین بخش ترکیب بندی یا حتی جزو مهمترین عناصر نیست؛ اما تاثیر بسیاری بر پیام احساسی عکس دارد. کافیست موقع عکاسی کمی به دور و برتان دقت کنید تا شاید سوژهی خوبی به این منظور پیدا کنید.